loading...
رپنوشت
به رپنوشت خوش آمديد

Wellcome to

ap Nevesht.irR

رپنوشت ؛ سايت اشعار موسيقي رپ فارسي

فعلا در حال تكميل آرشيو هستيم
اين وبسايت را در تاريخ 10 ارديبهشت 93 و براي كمك به شما و بالابردن سطح موسيقي رپ فارسي تاسيس كرديم.. بنابر اين شما هم انتقادات و پيشنهادات خود را با ما در ميان بگذاريد
ما سعي بر اين داريم كه نوشته هاي سايت كامل و بدون مشكل باشند.. در صورت ديدن هرگونه مشكل آن را به ما اطلاع دهيد

حسين بازدید : 366 چهارشنبه 1393/02/17 نظرات (0)

 

ياس و سيروان خسروي و زانيار – تو مريضي

 


[سيروان]

سيروان ... ياس ... زانيار

 

تو نميتوني تو دنيات

عاشق کسي بموني

حتي ياد تو ندادن

سر وعده هات بموني

تو مريضي وقتي که

عشقو تو دلت باور نداري

هرکي عاشق تو باشه

دوست داري تنهاش بزاري

 

تو مريضي

[زانيار]

تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

تومريضي ، آره يه مريض بي اراده

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده

 

[ياس]

واسه رفع درد زخم قلب خستم

دست سرد نحستو وردار از رو دستم

چه پست رذلي هستي اصلا

شست دست راست من ميگه

ديگه با من نيستي

ريسکه بخوام با تو باشم

مگه ديوونم که دعوا کنم

از صبح تا شب؟

اونم با کي؟

با تو يه آدم ناتو؟

بابا جمع کن و برو راتو

يادته روزايي که من تو هر لحظم

به تو گفتم بي تو ديگه نه اصلا؟

ولي حالا رسيدم به مرز سکته

پس ديگه نميکنم من يه لحظه فکرت

توي عشق من ردي

تو واسه پيشرفت من سدي

حالا که اين همه باهام ضدي

بکش کنار بزار باد بياد

بعدي

 

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده

 

[سيروان]

واسه تو علت نداره

عشق و احساس و خيانت

زندگيت يه عنکبوته

همش از روي عادت

جلوي آينه نميري

ببيني ازت چي مونده

ميدونم يه نفر مثل خودت

تو رو سوزونده

 

تو مريضي

[زانيار]

تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده

[سيوان]

تو مريضي

[زانيار]

اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

تو مريضي آره يه مريض بي اراده

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده

 

[ياس]

بگو چطور به تو بگم بسته ديگه

از دستت حالا شدم خسته ديگه

من دل شکسته شدم ز دستت

حالا من يه حرفي دارم بگم بهت

من حتي وقتي پر از

درد و رنج و پر از سختي بودم

تنها بودم من با درد خودم

نخواستم با تو همدردي کنم

يادته روزايي که من تو هر لحظم

به تو گفتم بي تو ديگه نه اصلا؟

ولي حالا رسيدم به مرز سکته

پس ديگه نميکنم من يه لحظه فکرت

امروز تو تقويم علامت گذاشتم

پاک کردم من کينه اي که از تو داشتم

آره پس تو باش با همون عشق جديدت

ولي متاسفم برات عشوه نديده

 

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده

[سيروان]

تو مريضي

[زانيار]

اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده

 [سيروان]

تو مريضي...تو مريضي

تو مريضي...تو مريضي

تو مريضي

حسين بازدید : 130 چهارشنبه 1393/02/17 نظرات (0)

 

ياس و ساسان – تو بيا

 


[ياس]

يـــــاس..ساسان..يا..يا ‌‌}خنده{

...يا..ياس..ساسان..يا

هنوزم شوکم از اين عشق محکم

نتيجه ي گفت و گوي با تو ميشه لکنت

زيبايي سيرتت مثل صورتت مي مونه

و گيرايي صورتت همه رو سر جا مي نشونه

منو مي کشونه بطرفت خواستي

منو عاشق کني رسيدي به هدفت

ولي تو رو قسم مي دم به شرفت

که پيش قاضي نري يک طرفه

وگرنه عمر من و تو تلفه

 

[ساسان]

حالا پيش من تو بيا {او وو}ديگه منو تنها نذار{او وو{

حالا پيش من تو بيا {او وو}تو هم يکم دوسم بدار{او وو{

حالا بدون تو نمي تونم من يه لحظه

بايد تو بموني بذارم من دست رو دستت

آره بي تو سرد دست خسته پس تو

حالا پيش من تو بيا {او وو}ديگه منو تنها نذار{او وو{

حالا پيش من تو بيا {او وو}تو هم يکم دوسم بدار{او وو{

تو بايد قول بدي که تا آخرش پام وايسي

منم قول ميدم بشم کسي که تو خواستي

هي ياس همه ي حرف ها رو زدي بدون کم کاستي؟؟؟

 

[ياس]

هه.. نه راستي

از حرف دلم خيلي مونده که بخوام خودمو خالي کنم

مي خوام بهت حالي کنم که تو ديگه بايد فقط بايد باشي مال خودم

نذاري از نبودو دوري تو ناله کنم { ناله کنم ، ناله کنم{

 

[ساسان]

پس تو مي دوني چي مي خوام حالا از تو پس از نو

 

[ياس]

رو به روم بشين و منو خوب ببينو

عشق توي چشام واسه ي تو کرده کمين

اينا همه روي زمين و ما تو آسمون هاييمو

اينو بدون عزيزم هنوز ما اول راهيم

واسه ي بودن با تو ما که پاييم

من واسه تو تو واسه من ما دو تاييم

 

[ساسان]

حالا پيش من تو بيا {او وو}ديگه منو تنها نذار{او وو{

حالا پيش من تو بيا {او وو}تو هم يکم دوسم بدار{او وو{

حالا بدون تو نمي تونم من يه لحظه

بايد تو بموني بذارم من دست و دستت

آره بي تو سرد دست خسته پس تو

حالا پيش من تو بيا {او وو}ديگه منو تنها نذار{او وو{

حالا پيش من تو بيا {او وو}تو هم يکم دوسم بدار{او وو{

 

[ياس]

يا..ياس..ساسان {خنده} يا..يا..ساسان

يا..يا..يا

حسين بازدید : 125 چهارشنبه 1393/02/17 نظرات (0)

 

ياس و ساسان – راز

 


[ساسان]

بیا دلتو بده من تا بخونم واسه تو

می خوام بمونم من با تو

بدون تو به جون تو تو رو خدا نمی تونم

بده به من اون دستاتو

بیا و بمون پیش من تا بخونم واست

که تورو نمی تونن بگیرنت از من

می خوام به همه بگم تو رو دوست دارم

بذار به همه بگم عاشقت هستم

بیا با من بمون با من بخون با من

بیا تا من با تو با هم به همه بگیم

می تونیم من و تو تا آخر عمر باهم باشیم

بمونیم با هم یکی

بدون تو دلم گرفته نمی تونم

میدونی که نباشی یک کلمه نمی خونم

بی تو حالا یه دیوونم

بیا این عشق یه راز بمونه واسه اونا

نذاریم کسی دیگه بدونِ رازمونُ بریم ما تا آسمونا

[یاس]

حالا که من موندم با همه وجود عاشق تو

واسه ادامه تو بدون این راشه که تو

ماشه عشقو تو بچکونی سمت من

واسه رغیبا حاضرم به جنگ تن به تن

پس تو بیا بده دستتو

تا تو رو دیدم یهو دیگه شدم مست تو

پس به تو میگم بیا که من خسته شدم

درای دلم به روی همه بسته شدن

دست خودم نیست فقط تو رو می خوام

هر جا که بری آره مثل سایه تورو میپام

میام دنبالت با پاهای پیاده

همیشه و همه جا من میمونم به یادت

[ساسان]

بیا تا من با تو با هم به همه بگیم

می تونیم من و تو تا آخر عمر باهم باشیم

بمونیم با هم یکی

بدون تو دلم گرفته نمی تونم

میدونی که نباشی یک کلمه نمی خونم

بی تو حالا یه دیوونم

بیا این عشق یه راز بمونه واسه اونا

نزاریم کسی دیگه بدونِ رازمونُ بریم ما تا آسمونا

[یاس]

آره منم باز آره منم یاس

حالا که تو با منی دیگه بال و پرم بازه

تو سرم رازه اینکه بدزدمت

خدا کنه نبینم حتٌی یه روز غمت

تا تو رو دیدم بردی به اسارت دلم

وقتی با منی همه دارن حسادت به من

آخرین جمله رو به تو بزار من بگم

به همین خیال باش که بزارم برم

آره باز یاس داستان داره بازم

خواست باز بات باشه آره واست

بخونه بدون تو هر نفس بمون یه دونه نشو پس عوض

[ساسان]

بیا تا من با تو با هم به همه بگیم

می تونیم من و تو تا آخر عمر باهم باشیم

بمونیم با هم یکی

بدون تو دلم گرفته نمی تونم

میدونی که نباشی یک کلمه نمی خونم

بی تو حالا یه دیوونم

بیا این عشق یه راز بمونه واسه اونا

نذاریم کسی دیگه بدونِ رازمونُ بریم ما تا آسمونا

 

هانانا..نا..نانا..نا..نانا..نانانا

هانانا..نا..نانا..نانانااااو

هانانا..نانا..نا..نانا..نانانا

هانانا..یه..یه..یه..یه..یـــه

هانانا..نا..نانا..نا..نانا..نانانا

هانانا..نانا..نانا..ناااو

هانانا..نا..نانا..نانانا

هانانا..یه..یه..یه..یه..یــــــه

حسين بازدید : 120 چهارشنبه 1393/02/17 نظرات (0)

 

ياس و ساسان – برو

 


[ساسان]

منو عاشق  نگات کردي چرا؟

چرا خواستي بشکنم با يک نگاه؟

کاري کردي بمونم به پاي تو

چجوري مي شه بهت بگم برو

..برو .. برو .. برو ... برو  

..برو .. برو .. برو ..برو ..برو

آخه من خيلي کوچيکم پيش تو

خيلي کمترم از اون آتيش تو

دارم اذيت ميشم هر روز خوشکلم

پاتو بردار ديگه مرده اين دلم

..برو.. برو.. برو... برو

..برو.. برو.. برو..برو..برو

پاي معرفت نذار هر چي که هست

مگه ميشه دلتو يه روز شکست؟

من بدم تو خوب خوبي مي دونم

گله اي نيست اگه دارم مي خونم

من گناهم اينه عاشقت شدم

خيلي ناراحتم از دست خودم

ما که گفتيم تو از عشق ما سري

پس چرا بازم داري دل مي بري

..برو.. برو.. برو... برو

..برو.. برو.. برو..برو..برو

 

[ياس]

تپش قلب من واسه تو هست و بود

هنوزم دلم مي خواد ببرم دست تو موت

پس از ورود تو نفس ربوده شد ازم

تو بودي که ازت سرودم

ولي رفتي تو دادي ترجيح اونو

تو بگو از چي تو ناراحتي از پيش من رفتي؟

يعني همه اونا تو مستي بود

که مي گفتي تا آخرش با من هستي تو؟

هه

ما هم يک خدايي داريم اينو بدون

اگه تو قصد جدايي داري اينو بدون

يـــــــــــــاس

هميشه نشسته چشم به رات

دلش تنگه واسه اون عشوه هات

هرچي خواستي تو گفتم چشم بيا

مي دونستم کي غرق ميشه کشتي ها

ولي جواب چي بود (هه)دستت درد نکنه

اميدوارم که رغيب پستفطرت ندونه


[ساسان]

..برو.. برو.. برو... برو

......برو.. برو.. برو..برو..برو

حسين بازدید : 132 چهارشنبه 1393/02/17 نظرات (0)

 

ياس و سارا – زهي عشق

 


زهي عشق زهي عشق که ما راست خدايا

چه نقض است و چه خوب است و چه زيباست خدايا

زهي عشق زهي عشق که ما راست خدايا

چه نقض است و چه خوب است و چه زيباست خدايا


چه گرميم چه گرميم از اين عشق چون خورشيد

چه پنهان و چه برهان و چه پيداست خدايا

فتاديم فتاديم بدان سان که نخيزيم

ندانيم ندانيم که چه غوغاست خدايااااا

زهي عشق زهي عشق که ما راست خدايااااا

 

يا يا يا ياس

در هر برگ از دفتر من

هست از

سرور من برتر

بر حق در

ره در بستر

در هر ور

بهرم هست از

برکت سرور

شرمندم از کردم

سرور

بد کردم دندم نرم

اصلا

مرحم دردم من هم بردن

سگ درسن

در قصرت هستم

در سر فصل هست

فقط اسم تو

همه کمکتو مي خوام

نه نصفشو

سايتو بالا سرم مي خوام

توان بده ايزد

مي خوام با اجازت

خيلي روان بنويسم

دارم گره اي سخت بارم گله اي سرد

که تو منتظر روز خوب دل بي صبر

مي خوام جاودانه بمونم تا ابد الدهر

نمي کنم ديگه از خودم همه رو دک

مي خوام برم جلو با نيت و مدد حق

 

چه نقش است چه نقش است بر اين صفحه ي دل ها

غريب است غريب است ز بالاست خدايا

نه دام است نه زنجير همه بسته چه راهيست

چه بند است چه زنجير که برپاست خدايا

 

زهي عشق زهي عشق که ما راست خدايا

چه نقض است و چه خوب است و چه زيباست خدايا

چه گرميم چه گرميم از اين عشق چون خورشيد

چه پنهان و چه برهان و چه پيداست خدايا

فتاديم فتاديم بدان سان که نخيزيم

ندانيم ندانيم که چه غوغاست خدايااااا

حسين بازدید : 333 چهارشنبه 1393/02/17 نظرات (0)

 

ياس و سامان – بازم كمه

 


یا...یا...سامان...یاس...یا.. آ...بیا...یا...یا آ...آ

[یاس]

پاشو که وقت نداریم شب کوتاهه

یه دقیقه رو حروم نکنیم صبح تو راهه

 بیا و چشاتو ببند باز کن تو بخند ناز کن

تو آسمون دل من تو پرواز کن

تو یک نگاه تو شدی تکیه گاه

 میدونم که خدا تو رو به من هدیه داد

دلمو بردی حالا صبر کن نرو کجا

 بیا و بمون دیگه پیشم بابا تو رو خدا

یه دفعه نری جدا شی باید منو تو ما شیم

به هم انرژی بدیم و پر از اقتدار شیم

 آره جملمو با تو تموم می کنم همه عمرمو

[سامان]

همه عمرمو با تو سر کنم بازم کمه بازم کمه

لحظه لحظه هامو از تو پر کنم بازم کمه بازم کمه

اگه فردا رو می خوام برای با تو بودنه

بازم کمه بازم کمه بازم کمه بازم کمه

خورشید و ماه و ستاره ها رو با تو دوست دارم

 ابرای آسمون و بارون و با تو دوست دارم

دوست دارم سر بذارم رو شونه هات خوابم کنی

دوست دارم سپیده دم با بوسه بیدارم کنی

 بازم کمه بازم کمه بازم کمه بازم کمه

[یاس]

بیا بمون دیگه حالا با ما تو باز

ببین اومدن اینجا حالا سامان و یاس

 تپش قلب من واسه تو هست و بود

 هنوزم دلم می خواد ببرم دست تو موت

پس از ورود تو نفس ربوده شد ازم

تو بودی که ازت سرودم

 واسه رسیدن به تو منم بد سر سخت

حتی اگه فاصله ها باشه صد فرسخ

پس اشتباه نکن و منو از دست نده

هرگز بر نمیدارم دست از سرت

 دوری من از تو حالا هست مسئله عشق من

[سامان]

خورشید و ماه و ستاره ها رو با تو دوست دارم

 ابرای آسمون و بارون و با تو دوست دارم

دوست دارم سر بذارم رو شونه هات خوابم کنی

 دوست دارم سپیده دم با بوسه بیدارم کنی

بازم کمه بازم کمه بازم کمه بازم کمه

[یاس]

بیا بمون دیگه حالا با ما تو باز

ببین اومدن اینجا حالا سامان و یاس

 تپش قلب من واسه تو هست و بود

هنوزم دلم می خواد ببرم دست تو موت

پس از ورود تو نفس ربوده شد ازم

تو بودی که ازت سرودم

واسه رسیدن به تو منم بد سر سخت

حتی اگه فاصله ها باشه صد فرسخ

پس اشتباه نکن و منو از دست نده 

هرگز بر نمیدارم دست از سرت

 دوری من از تو حالا هست مسئله...

حسين بازدید : 429 چهارشنبه 1393/02/17 نظرات (0)

 

ياس و رضا صادقي – گفتم نرو

 


[
رضا صادقی]

گفتم نرو پر پر میشم

گفتی می خوام رها باشم

گفتم آخه عاشق شدم

گفتی می خوام تنها باشم

گفتم دلم گفتی بسوز

گفتم یه عمری باز هنوز

گفتم پس عمرم چی میشه

گفتی هدر شد شب و روز

وای دلــم

[یاس]

من که به تو گفتم که

خسته و کوفتم

تو بیا دستم و بگیر نذار رو زمین بیفتم

من یه عاشق شسته رفتم

که با دیدن تو شکفتم و

شبا رو به یاد تو خفتم

گفتم تمنا می کنم وقت بده

تا می تونم خودم و توی دل تو جا می کنم

گفتم می تونم می خونم

با تو میزونم میرونم

واست دیوونم بی جونم

اینم می دونم خاتونم چیه درد تو

پس واسه همینه که می خوام بشم مرد تو

اونی که بد کرد به تو

فقط زد یه گوشزد به تو

که هیچکی نداره تو دنیا حس من به تو

چه فایده که توی سینه ی تو سنگ بوده به جای دل

[رضا صادقی]

گفتم آخه داغون میشم

گفتی به من خوش میگذره

گفتم بیا چشمام به تو

گفتی آخه کی می خره؟

گفتم مرا جنس میديدی

گفتی آره بی قیمتی

گفتم یه روز کسی بودم

با من نکن بی حرمتی

گفتم صدام میمیره باز

گفتی به درد بسوز بساز

گفتم حالا که پیر شدم

گفتی که از تو سیر شدم

گفتم تمنا می کنم

گفتی می خوام خوردت کنم

گفتم بیا بشکن تنو

گفتی فراموش کن منو

گفتم تمنا می کنم

گفتی می خوام خوردت کنم

گفتم بیا بشکن تنو

گفتی فراموش کن منو

گفتی فراموش کن منو

گفتی فراموش کن منو

گفتی فراموش کن منو

گفتی فراموش کن منو

حسين بازدید : 172 سه شنبه 1393/02/16 نظرات (0)

 

ياس و راستين – به اميد ايران

 


{
راستین}

..هــــــــاااااااای هـــــــــاااااااااای هــــــــااااااااااای

{یاس}

واسه 3 دقیقه تو دلت راه بده مارو

 تا من نشون بدم ایران و رابطه ها رو

اینا حرفای امروز و دیروزه برپا

 ایران شده اسیر یه ویروس مرگبار

 دیگه احتیاجی به حرفای سیاسی نداریم

 دیگه به دشمنای خارجی نیازی نداریم

یه جنگه روانیه حالا داخل ایرانه

همه افتادیم به جونه هم عاقل و دیوانه

 با تنی خسه کوفته خشکیده میری

تا با مشکلات زندگی کشتی بگیری

 وقتی میبینم همو یه مشتی یارویاور

 وقتی رفتی میبندیم به فحش خوارو مادر

 نگاه ما به همدیگه شده مثل قاتل

 توجه نمیکنیم دیگه به حس باطن

دیگه دور و بر ما ها پر حزب باده

 هست باهات اگه داشه باشه استفاده

 چه دخترا که تا میشنون اسم تاجر

 میگن این بهترین کس واسه ازدواجه

 عشق چیه بابا این حرفارو ولش

عشقو دیدی برسون سلام ما رو بهش

چه پدرا که به زیر بار هزینه رفتن

 بچه ها فکر میکنن پدرا وزیر نفتن

 هرکس اسم خودشو بغل کرده

 اینا پیشرفت نیست اینا عقب گرده

{راستین}

ای داد از این همه بیداد

خواهم که ز غم شوم آزاد

 از جورو ستم همه فریاد

 چون هستی من شده برباد

{یاس}

دیگه ریخته توی دل من هرچی درده

دلیلش به هفت ساله پیش برمیگرده

 روزای گریه و اشکو عزاداری

من تو فکر این که واسه مهمون غذا داریم؟

به یکی گفتم تو بیا بین مردا یک باش

مهم نیس که پدرم ازت هفتا چک داشت

نصفه پولو بده منصف باش با ما یه خورده

 گفت طلبکار بابات بوده حالا که مرده

 خاطراتیه که تو دفترم مینویسم

قلم کلماتو میاره و مینویسم

 اینا باعث گلوم پراز بغض میشه

 که ببنده به دهنم راه اکسیژن

 شاید بین ایران و خاطرم رابطه ای ندین

 منظورم اینه از اینجا دارم خاطره ی بدی

 ولی..هه

اینجا سرزمین و وطنمه

 ایران تنها دلیل وجود بدنمه

{راستین}

ای داد از این همه بیداد

 خواهم که ز غم شوم آزاد

 از جورو ستم همه فریاد

 چون هستی من شده برباد

{یاس}

دیگه ترس برخورد و رفتار و  روابط ما

 داره کثیف تر میشه از هوای تهران

بعضی میگن که ایران یه قفسه باید

 از اینجا بری تا بکشی یه نفس راحت

 میگن اینا توی وجوده ما رفته ارثی

ولی این برمیگرده به پول نفت و بنزین

 که باعثه از نبودن امنیت مالی

تو سختیها بکنیم پشت همدیگرو خالی

ولی بیا جلو خودتو بساز میتونی

 چرا واسه پول همدیگرو قصاص میکنیم؟

هموطن به خدا من هستم به صعود تو راضی

 پس بیا با هم بشکنیم این خطوط موازی

میدونم اینو

غرور ما ایرانیا به گذشته ی ماست،به تاریخ ماست

ولی به خدا اون دیگه گذشته.الان ما چی هستیم؟

الان واسه آیندمون چی داریم؟

 بیا هموطن بیا دست همدیگرو بگیریم

تا آینده ی ایران به اسم من وتو افتخار کنه

حسين بازدید : 160 سه شنبه 1393/02/16 نظرات (0)

 

ياس و پژمان – تينا

 


[پژمان]

نه نرو تينا ،نه نه نرو تينا

تينا نه نرو تينا ، نه نه نرو تينا

تينا نه نرو تينا ، نه نه نه نه نرو تينا

تينا نـــــــه

نه نرو تينا ،نه نه نرو تينا

تينا نه نرو تينا ، نه نه نرو تينا

تينا نه نرو تينا ، نه نه نرو تينا

تينا نـــــــه

 

ميگن تينا سوار ماتيزه ، عشقش چه تندو تيزه

همش تو جنگ و ستيزه ، خنده از لبش مي ريزه

ميگن عاشق شديم دوباره

تو باور مي کني بي چاره

راه ديگه اي که نداره

عاشق ميشي باز دوباره

تينا مي خوامت قد يک دنيا

اينا همش حرف مي زنن تينا

تينا مي خوامت قد يک دنيا

آخه اينا همش حرف مي زنن تينا

 

نه نرو تينا ،نه نه نرو تينا

تينا نه نرو تينا ، نه نه نرو تينا

تينا نه نروتينا ، نه نه نه نه نرو تينا

تينا نـــــــه

نه نرو تينا ،نه نه نرو تينا

تينا نه نرو تينا ، نه نه نرو تينا

تينا نه نرو تينا  ، نه نه نه نرو تينا

تينا نـــــــه

 

مي خوام تينا تو به يادم باشي

صبح ها به عشق من از خواب پاشي

نمي خوام پريشون حال و گريون باشي

تو خوشکلي سر از هر نقاشي

...آره

تينا مي خوامت قد يک دنيا

اينا همش حرف مي زنن تينا

تينا مي خوامت قد يک دنيا

آخه اينا همش حرف مي زنن تينا

 

[ياس]

ميگن باباي تينا خيلي پول داره

دست و دل بازه پو ل و پله ويلا

ماشين خونه مونه همه ي اينا رو

باباش با هم ديگه به اون داده

ولي اون دختره خيلي راحت دلش رو ميده

به رغيبو بقيه هم به دنبالش همه در حال تعقيب و

مي خوان برسن بهش که ميرنسم و حالا ببينشون

اينم خطو اينم نشون

 

[پژمان]

ميگن تينا تو چقدر ماهي

دروغ ميگن نمون سر دوراهي

ميگن تينا عاشقم مي موني

دروغ ميگن بگو که نمي توني

تينا مي خوامت قد يک دنيا

اينا همش حرف مي زنن تينا

تينا مي خوامت قد يک دنيا

آخه اينا همش حرف مي زنن تينا

ديدي آخر به حرفام رسيدي

رفتي عاشق بشي دل بريدي

دل دادي بيخودي با نگاهي

ديگه نرو راه اشتباهي

حسين بازدید : 126 سه شنبه 1393/02/16 نظرات (0)

 

ياس و NIMI – چشمامونو باز كنيم

 


[NIMI]

گيستو گيستو

هستيم بالا

دستا با ما اِن.آي.اِم.آي با ياس

خدا با ماس اون که بالاس

دستا

 

[NIMIياس و]

دستا

ميره بالا وقتي که مي خونيم ما ها پس تا

پس تا

وقتي هستيم هم صدا شيم با هم هستيم

چشم چشم،چشامونو باز کنيم

چشامونو باز کنيم ، چشامونو باز کنيم

وقت نداريم ناز کنيم

چشم چشم،چشامونو باز کنيم از حالا آغاز کنيم

سختي هارو راست کنيم اون بالا پرواز کنيم

 

[ياس]

ما با چکيدگي حرف هارو يکي يکي زديم

ولي به اين يکي رسيديم که بگيم به اين زمين

يه کمي در اين زمين دقيق شو حقيقتي

در اين زمين کمين کرده که هست قوي ترين

ميدوني وقتي که من ميخونم از دردو غم

ديگه تو مسيرتم برو تو نسيم شب

برو تو بحر اين حرف بدون که حکيم درد

واسه تو مي خونه پس يک دونه مي مونه پس

يک دونه ميکروفون دستم که دارم مي خونم از غم

کلمات مثل يک بهمن مي ريزه رو سر و کلم

نمي خوايم تاثير منفي بذاريم اسير حرفي

بشي تو مسير تب ريخت نمتونه باشه پسر

و سريع ترين کس واسه فرار از حقيقتيم

يعني دريغ که اسير فريب سيم و زريم

پس سريع ترين مريض که هست در اين زمين

ماييم رفيق بشنو تو اينو از من حقير

 

[NIMI و ياس]

پس تا

دستا

ميره بالا وقتي که مي خونيم ما ها پس تا

پس تا

وقتي هستيم هم صدا شيم با هم هستيم

چشم چشم،چشامونو باز کنيم ، چشامونو باز کنيم

چشمامونو باز کنيم وقت نداريم ناز کنيم

چشم چشم،چشمامونو باز کنيم از حالا آغاز کنيم

سختي هارو راست کنيم اون بالا پرواز کنيم

 

[NIMI]

روزا خورشيد شبا مهتاب مي تابه به زمين

با دو چشمات قدرت خداوندو ببين

شرم نمي کني از اين که کلي کردي تو کمين؟

مي گي خدا چشماتو باز کردو رفت همين

مسئله هست در اين که ما ها به فکر هميم

اووووووو

که کي زياد داره و ما ازش کمي کم داريم

خدا داده ولي به داده ها چشم بستيم

به خودمون بيايم ببينيم که ما کي هستم

هر وقت به خودت اومدي بدون به موقع اومدي

هر وقت بلند شدي بدون که به موقع بلند شدي

هر گهواره يک گوريه زندگيم اينجوريه

هيچ وقت چيزي که خدا بهت داده نگو يک جوريه

وقتت عزيزه مثل طلا قيمت داره

وصل کن به عزيز ترين چيزه که ايول داره

رنگ سبز رو بپوش ببين چقدر لذت داره

برس به جايي که نشه گرفت عيب از کارت

دستا

 

[NIMI و ياس]

دستا

ميره بالا وقتي که مي خونيم ما ها پس تا

پس تا

وقتي هستيم هم صدا شيم با هم هستيم

چشم چشم،چشامونو باز کنيم ، چشامونو باز کنيم

چشامونو باز کنيم وقت نداريم ناز کنيم

چشم چشم،چشامونو باز کنيم از حالا آغاز کنيم

سختي هارو راست کنيم اون بالا پرواز کنيم

 

[NIMI]

هر چي کاره بده نده وعده الکي بده

حرف منه بله نگي بده کني بعدش خنده

حرف حق رو خدا زده نذار بره بگي حله

بدش ردش کني بي خيال طي کني هستش تله

يادت نره که دنيا دوتاست اينو کن تو کله

 

[ياس]

با عشق دنياتو باز کن که برسي به قله

 

[NIMI]

برکت رپ فارس حرکت لب ياس

 

[ياس]

اِن.آي.اِم.آي  ياس  که هميشه سرپاس

 

[NIMI]

دستا

 

[NIMI و ياس]

دستا

ميره بالا وقتي که مي خونيم ما ها پس تا

پس تا

وقتي هستيم هم صدا شيم با هم هستيم

چشم چشم،چشامونو باز کنيم ، چشامونو باز کنيم

چشامونو باز کنيم وقت نداريم ناز کنيم

چشم چشم،چشامونو باز کنيم از حالا آغاز کنيم

سختي هارو راست کنيم اون بالا پرواز کنيم

حسين بازدید : 140 سه شنبه 1393/02/16 نظرات (0)

 

ياس و نيما - سخته

 


از تو گذشتن سخته با تو نبودن درده

واسه من

زنده بودنم مرگه بدون تو و عشقت

واسه من

وجود من مال تو

قلب تو براي من عزيزم

رفتن تو مرگ منه

دستاي تو تو دستمه

نگو كه بايد جدا شيم

نبود تو نبودمه

بدون تو كم ميارم

تا پاي جون دوست دارم

اگه تو از من جدا شي

اميد موندن ندارم

واسه با تو بودن زندگيمو باختم

يك كلبه اي از عشق واسه ي تو ساختم من

عاشق تو بدوم عاشق تو هستم

دراي دلم را روي همه بستم من

 

زندگيم تا الان همش بوده عذاب و بس

ياد گرفتم كه برم جلو عصا به دست

حس مي كردم كه به انتها رسيده طاقت

خودم رها كردم و زدم به سيم اخر

فكر مي كردم تموم شده ديگه دوره ي پاكي

وقتي ديدمت فهميدم تو اين كره ي خاكي

ميشه هنوزم دوست داشت و عشق نمرده

فهميدم اينو كه زندگيم چشم نخورده

من عشق را با تو مي خوام چون كه تو دلت بقيه مرد

اين دل سادم شكست و بخيه خورد

بايد كه نور اين دلم حالا بتابه رو تو

عوض نمي كنم با غريبه يك تار موت

ادما دلم شكستند و اينو يادم دادند

كه ديگه خودمو قايم بكنم از عالم ادم

مي خوام بيا كه پناه دل خستم باشي پس

بي تو مي دونم زندگيم از هم پاشيدست

رفتن تو مرگ منه

دستاي تو تو دستمه

نگو كه بايد جدا شيم

نبود تو نبودمه

بدون تو كم ميارم

تا پاي جون دوست دارم

اگه تو از من جدا شي

اميد موندن ندارم

من و تو با همه فرق داريم اينو خودتم ميدوني

اگه تو بري مي ميرم تو بگو كه با من مي موني

دارم از چشمات مي خونم كه حالا منتظر يه مرده

مردي كه همه احساساتش منحصر به فرده

همه درداي من توي بغض صدام اره

داستان زندگي همچنان ادامه داره

ولي بحث تك و تنهايي ادامه دادم

مي خوام منم بگم تو اسمون يه ستاره دارم

غرور را مي ذارم كنار پس بذار تو بگي

كه مثل تو پيدا ميشه از هزارتا يكي

دل من بدجوري بي تابه به خاطر با تو بودن

تو رو مي خوام با تمام وجود تار و پودم

مي دوني كلي منتظر موندم تا شبي كه بهم بگي

از اينجا به بعد توئي واسم شريك زندگي

پس حالا مياد روي زمين قلم ياس

بي تو ديگه واسه من پايان كلمه هاست

 

واسه با تو بودن زندگيمو باختم

يك كلبه اي از عشق واسه ي تو ساختم من

عاشق تو بدوم عاشق تو هستم

دراي دلم را روي همه بستم من

حسين بازدید : 378 سه شنبه 1393/02/16 نظرات (0)

 

ياس و دكتر ميترا روحاني – شيخ حيه گر

 


دكتر ميترا روحانی:

چیست فرق آدمی با جانور

تا که می نازد به خود از آن بشر؟

آدمی را گر نبود این امتیاز

بود بیش از جانور غرق نیاز

هست این نیروی ممتاز بشر

عقل دور اندیش و آینده نگر

در شگفتم من چرا این برتری

گشته بر او مایه ی وحشی گری

در طبیعت بی گمان هر جانور

هست در هنگام سیری بی خطر

من نمی دانم چرا نوع بشر

وقت سیری می شود خون خوار تر

در میان جنگل دور و دراز

هیچ حیوان دیده ای همجنس باز؟

 

ياس:

هیچ شیری دیده ای در بیشه زار

جمع شیران را کشد بالای دار؟

 

دكتر ميترا روحانی:

هیچ گرگی بوده کز بهر مقام

گرگها را کرده باشد قتل عام؟

 

ياس و دكتر ميترا روحانی:

هیچ ماری دیده ای با زهر خود

کشته ها بر پا کند در شهر خود؟

 

دكتر ميترا روحانی:

هیچ میمون ساخته بمب اتم

تا که هستی را کند از صحنه گم؟

دیده ای هرگز الاغی باربر

مین گذارد کار زیر پای خر؟

 

ياس:

هیچ اسبی دیده ای غیبت کند

یا به اسب دیگری تهمت زند؟

هیچ خرسی آتش افروزی کند

یا گرازی خانمان سوزی کند؟

 

دكتر ميترا روحانی:

هیچ گاوی دیده ای کز اعتیاد

داده گاو و گاو داری را به باد؟

پس چرا انسان با عقل و خرد

آبروی دام و دد را می برد ؟

پس بود دیوانه بی آزار تر

زان که محروم است از عقل بشر

مولوی استاد حکمت در جهان

کرده بس این نکته را شیرین بیان

 

ياس:

آزمودم عقل دور اندیش را

بعد از این دیوانه سازم خویش را

 

دكتر ميترا روحانی:

زین سبب آن کس که می نوشد شراب

تا شود لا یعقل و مست و خراب

چون شود از عقل و حیلت بی خبر

بس شرف دارد به شیخ حیله گر

 

ياس:

بس شرف دارد به شیخ حیله گر

حسين بازدید : 193 سه شنبه 1393/02/16 نظرات (0)

 

ياس و Dj aligator و Al agami Trash the club

 


:: Al agami ::
I take your tension as a sign of defeat, mine as the power when the glory is oppress repeat I am making the come back off to be a track I manifest myself at the time of the tack? I am (?) to perfection speaking of (?) devide the syntax to better break as young...(?).. the vision of love
I represent to people just trash the club...

:: ياس ::
میبینی که ریلکسه بدنم / واسه حرکت بی نقصه قدمم

رو ورق میلغزه قلمم / هه؛ داره میرقصه کلمم

من اومدم سرم گرم هدف / میگی نگو طرف عقبگرد
وگرنه که نه تو نه من نه حرکت / پس با صد و نود، نود چند درصد

که شرطو من بستم / که حتی در اشد دردم من

میدونم که بی شک، برندم / من سرکشم و سر سختم
من کله شق و تک دندم / من قلب شهر در دستم
من یه ارتشم که در بد نسل / جنگ غرب و شرق بد خستم
عقربه ها رد میشن، تیک تیک / مثل رود رانر هی میگن میگ میگ
علی هی پشت هم پیچید / یاس قدرت و تو این بیت دید

هه هه ریتمیک میگمهی تو / گوش میدی به یاس و علیگیتور

مقصد رو به اوج قلست تو پیش برو بدون نویگیتور


:: Al agami ::
I represent to people just trash the club...
no matter how you do it, just trash the club...

حسين بازدید : 122 دوشنبه 1393/02/15 نظرات (0)

 

ياس و بهزاد – بايد بتونيم

 



هه دلت گرفته؟میفهمم منم مثل توام بد جوری غرقم (یاس)

باور کن منم مثل توام ولی می دونی نباید نا امید بشیم (بهزاد)

نه باور کن بدتر غرق میشیم این اجازه رو به خودت نده (ياس)


{یاس}
نباید بزاري

نذاری که گره و گله تو دل تو بره

که به تو بگه نمی تونی برسی بهشو

میگی بده به دل گله مند من امیدو

میگم بشنو اینو حالا که یاس تو رو دیدو

امید و میدم و می دونم معضلتو

اینم می دونم حل میشه ، کمی حوصله کن

چرا تو خودتی نگاه می کنی به چی؟

منم مثل تو ندارم دیگه پولی به جیب

فکر میکنی فقط تو اسیر غم و غصه ای

بذار به تو نشون بدم همون پوستری

از بچه ای گرسنه که در حال مردنه

یک لاشخور که هست در انتظار خوردنش

یا نگاه کن به او سو که لازمه

بچه هایی که شدن دچار سوء هاضمه

 یا منو ببین چرا راه دور بریم؟

برو از تاریکی ، همه چی رو تو نور ببین

خیلیا سر خاک پدر ریختن اشک تمساح

بعد چهل به من نشون دادن خشم انسان

حالا جای اینکه بیان دست یتیمو بگیرن

می خوان ، من ، پست و ذلیل بمیرم

اونا بٌر زدن ، همه ی فرصتم

من ساده بودم ، اونا منو دور زدن

وقتی سخته در آوردن یه نون ساده

هــه منم و خرج یه خونواده

{بهزاد}

خداونــــــــــــــدا هر قدم مــــــــن

با دستای تـــــــو حرکت میکنــــــــــــــد

پس اگر من اینجا هستم خواست توســـت

{یاس}

بذار مهمونت کنم من تورو یه جمله

 دیدی که دلت میگیره تو غروب جمعه؟

 وقتی که میشینم به مرور عمرم

میبینم هر روز من مثل غروب جمعست

 و بنبستو میبینم روبرومه

طوری که آدم از ادامه دادن توبه کنه

زخم من نمی تونه بشه پانسمان

 از تو خوردم اینم از شانس ما

 یکی داره میگه که خودتو نباز مرد

برو دیگه بالای طبقه دوازده

 نه اونقد داری مثل انصاری فضا بری

نه اونقد ***** مثل شهرام جزایری

میدونی تیره روزی مثل سایه باز دنبالته

ول کن این زندگی رو باز کن بالتو یــــــاس

خودتو بکش و راحت کن

کار تو درسته و دیگه باید مرد

اما حسی میگه به این حرفا غلبه کن

به جاش تمام آهنگو پر از کلمه کن

و قلمتو وردار و بگو که این دردا تورو

آماده میکنه واسه ی فردا

آره من با درد خراشیده شدم

و در عوض محکم و تراشیده شدم

این که چیزی نیس من دیدم از این بدتراش

پله های ترقیه واسم هر خراش

{بهزاد}

خداونــــــــــــدا هر قدم مـــــــــن

با دستای تــــــو حرکت میکنـــــــــــــــد

پس اگر من اینجا هستم خواست توســـت

{یاس}

گرونمایه ترین تجربه ها نزد یاسه

که وایساده کنار تو با عزم راسخ

واضح واسه تو می خونه تا

بدونی یاس اومده بالا ز ویرونه ها

تو میدونی که مشکل تمومی نداره

نمیشه رو سرت افقی و عمودی نباره

این ماییم که با این دردا کنارآییم

وقت سختی صبر کن ، خشمو بزار پایین

تو دوراهی زندگی که راست و چپه

برو به راست ، اسم خدا باز رو لبت

هر اشتباهی واسه من و تو یه تجربه ، درسه

و خدا نمی رسونه بار کج رو به منزل

پس به کسب تجربه از صمیم قلب

مثل درخت پر از میوه بشیم خمیده تر

هه هه....آره باید اینو بدونیم

که بدترین شرایط زندگی من و تو آرزوی یکی دیگس (آره آره)

آره دل همه ی ماها خونه ، ولی چه فایده برادر؟

باید رفت جلو ، باید رفت جلو می تونیم برسیم ، آره می تونیم برسیم

می رسیم ، می رسیم ما میرسیم بالا ، میریم بالا میریم بالا...هه..هه..هه هه هه

حسين بازدید : 131 دوشنبه 1393/02/15 نظرات (0)

 

ياس و آمين – وقت رفتن

 


.:: آمین ::.
سخته حرفم، ولی باید رفت
دیگه، تمومه دیگه بریدم
دیگه، خستم از اینکه هرچی
هی اومدمو، نرسیدم
سخته حرفم، ولی باید بدونی خستم
ولی باید بدونی که میرم
با یه یادگاری رو دستم
با یه یادگاری رو دستم
سخته رفتن، بس که سردم
من حرفه دلهای شکستم
من با هر، خاطره با غم
میرم با اینکه وابسته ام
سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا (درها) رو بستم
من، از غروب جمعه ام
حتی از سکوت صبح ام
خستم

.::
یاس ::.
سخته حرفم، رسیده وقت رفتن
به یاد اون روزا که اسمت هر یه سطر رو دفتر
نقش می بست چشم با اشک خیرست به
فردایی که تو زندگیم یه بخش دیگه است
من نمیدونم، بهت نمیومد
که خودتو بکشی کنار از کنار من تو بری گلم
نخواستی بفهمی اینو که من عاشقتم
فهمیدم، حق میدم بهت باشه بخند
به من، واقعا که حق داری بخندی
که با اون نگاهت منو به رگباری ببندی
که، بد تر از 100 تا گلوله سربِ داغه
با تو فکر میکردم طلوع صبحه آخه
تا وقتی بودی توی زندگیم من غم نداشتم
واست تا جایی که تونستم من کم نذاشتم
البته خودم میخواستم اینا منت نیست
ولی با تو بودن واسه من مِن بعد ریسکه
دیگه با خاطرات باتو خوشم
پس، چون که حتی فکر بی تو بودن کشنده است
بذار بگم، آخرین سطرمو بخونی
من میرم، تا شاید تو قدرمو بدونی

.::
آمین ::.
سخته رفتن، بس که سردم
من حرفه دلهای شکستم
من با هر، خاطره با غم
میرم با اینکه وابسته ام
سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا (درها) رو بستم
من، از غروب جمعه ام
حتی از سکوت صبح ام
خستم

.::
یاس ::.
سخته حرفم، رسیده وقت رفتن
گذشت اون روزا تو حرفها بودی حرف اول
حس میکردم اخیرا حرفهات با خراشه
اونجا بود که قهمیدم این قصه آخراشه
وقت رفتنه و وقت دفن قلبمه
و خودت میدونی تمومه الکی جو نده
حرف های تلخت هم که نمک زخممه
و تنها دلخوشیم به قلم دستمه
و باز منمو حسرت اینکه
دوباره تنها
و از خدا حالا میخوام من دو بال پرواز
میدونی چند بار گفتم تو مال من باش؟ بگذریم
دیگه ز دستم در رفته شمار دردا
تو که میدونستی من تکیه گاه محکمتم
بگو با من دیگه چرا دِ آخه نوکرتم
من که هر دقیقه ام وابسته به دقیقه ی تو بود
من که حتی لباس تنم به سلیقه ی تو بود
منی که دست هیچ کسی رو با وجودم نمی گرفتم
تو باعث شدی که توی قلبم بمیره نفرت
رسیده وقت رفتن
هر چند، من از دلت خیلی وقته رفتم
باشه تو بردی و اینا برات افتخارن
هه ، تو ختم عالمیو منم اِندِ خامم
فک نکنی اهل جبران یا انتقامم
خودم باید دقت میکردم تو انتخابم

.::
آمین ::.
سخته رفتن، بس که سردم
من حرفه دلهای شکستم
من درد تموم دنیا ام
که زخم هامو خودم بستم
سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا (درها) رو بستم
من، از غروب جمعه ام
حتی از سکوت صبح ام
خستم
خستم
خستم

حسين بازدید : 129 دوشنبه 1393/02/15 نظرات (0)

 

ياس و آمين – نيستي

 


ياس:

ياس – آمين

 

آمین:

نیستی‌ حالم خرابه

تو رو با یکی‌ دیگه دیدم

داغون شدم مردم

ولی‌ باز تو رو بخشیدم

نیستی‌ دلشوره دارم

میبینم تو رو تو چشماش

این تقدیر بی‌ رحمه با قلبم

عشق من برو نذار تنهاش

نیستی‌ حال من خرابه

نیستی‌ دستام سرد سرد

چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد

نیستی‌ و هوای این گریه داره بغضم رو میشکنه

من مردم و دست‌های تو قاتل منه

 

یاس:

رفتی‌ از این آغوش چه راحت

و باز منم تنها و خاموش چراغم

چه بی‌ اعتنا رفتی‌ هه

نفهمیدم حس من واست یه تفریحه

تو که میدونستی وجود تو ترک درداست

تو که میدونستی نبود تو مرگ فرداست

ولی‌ آروم آروم زیر بارون داغون

قدم میزنم و تو هم شادی با اون یارو

سرا پا گوش بودم وقتی‌ که تو داشتی حرفی‌

حالا که بهت نیاز دارم گذاشتی رفتی‌؟

باشه، منم میذارم رگ این گردن

که رفتم و دیگه پیشت برنمیگردم

ولی‌ روزی رو میبینم که یارت سیره

از تو با یکی‌ دیگه از کنارت میره

به هر دستی‌ که بدی میگیری از همون دست

این نفرین من نیست بازی زمونست

اون می‌خواد که دل تو با حرفهاش خواب شه

صبر کن بذار یه کمی‌ یخ هاش آب شه

وقتی‌ می‌فهمی چه کسی‌ پشت روبنده

که به احساست بزنه یه مشت کوبنده

 

آمین:

نیستی‌ حال من خرابه

نیستی‌ دستام سرد سرد

چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد

نیستی‌ و هوای این گریه داره بغضم رو میشکنه

من مردم و دست‌های تو قاتل منه

 

یاس:

چقدر باهات حرف دارم و چقدر خرابم

کاش لاقل بودی میدادی یه خط جوابم

تو که هی‌ میگفتی‌ تا ته خط باهام هستی‌

چرا رفتی‌ و با درد دست و پاهام رو بستی؟

چرا؟ هاه؟ بخدا تا به من حرفی‌

نزنی‌ نمیرم تو چرا واقعا رفتی‌؟

لااقل یه چیزی بگو، بگو دوستت نداشتم

بگو از خدام بود که تو شب و روزت نباشم

یعنی‌ قصدت از اول این بود که با من نمونی؟

حرف بزن، تو که اینقدر نامرد نبودی

چی‌ میگم اون دیگه نیست پیشم

چشم، تو این امتحان هم بیست میشم

ولی‌ چرا از سنگه قلب‌ها در این شهر تاریک

اسیر کابوسم تو یلدا‌ترین شب تاریخ

کابوسی که نفس رو تو سینه حبس می‌کنه

و میبینم یکی‌ دیگه تنت رو لمس می‌کنه

داره تنم میلرزه

واسه ادامهٔ خوابم حتی قلم میترسه

ختم کلام رفتی‌ از این آغوش چه راحت

و باز منم تنها و خاموش چراغم

 

 آمین:

نیستی‌ حال من خرابه

نیستی‌ دستام سرد سرد

چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد

نیستی‌ و هوای این گریه داره بغضم رو میشکنه

من مردم و دست‌های تو قاتل منه

حسين بازدید : 166 دوشنبه 1393/02/15 نظرات (0)

 

ياس و آمين – هويت من

 


{
یاس}

گــوش بـــده

تا بگم به تو نیتمو

دارن از بین میبرن هویتمو

تاریخ خــاک سرزمین آریایی

داره فریــاد میزنه تا ما بیاییم

پس ، حالا وقتشه بشنوی که

ایران ، وطن من ، همون کشوری که

بعد 7000 سال ، ایران ، سر پاست

هنوزم دل ایرانیان ، دریاست

بشنو هموطن من اینو ، از یاس

که واسه ی وطنم منم ، سرباز

بگیر به دستت پرچم ایران و بگو

نگین دست هستی ، ایرانه بدون

اعتراض من میشه مثل گلوله شلیک

بیا با هم بخونیم سرود ملی

خواهر و برادر من ای هموطن

تمدن ایرانیا هست در خطر

همه ماها سربازای زیر پرچمیم

نمیذاریم از ما بگه هر اجنبی

واسه ما ایرانیا ملاک هر نفره

که روی گردن ما پلاک فروهره

اتحاد ما واسه دشمن اضطرابه

اسم ایران واسه ما مایه ی افتخاره

احترام ما به ایران یه خار تو چشم ِ

کسایی که می خوان بزنن ضربه بهش

 

[آمین]

مثل تشنگی گندم به آب

حس نم نم بارون بوی خاک

مثل تو ، مثل چشمه پاک ، بوی خـــــاک

 

وطن عشق تو ، توی قلبمه

خوندن از وطن ، حس منه

عشق من ، خاک میهنه

ایـــــــــــران

 

[یاس]

می خوای بگی ما اومدیم از یه نسل وحشی ؟

پس یه نگاهی بنداز به تخت جمشید

داری اسم ایران و بد جلوه میدی

که اسمت رو بزرگ بنویسن رو جلد سی دی ؟

دارم هدفتو تو دفترم می نویسم

می دونم که واسه چی ساختی فیلم سیصد

می دونم دلت ساخته شده از سنگ و سرب

جای اینکه با هنر بسازی فرهنگ صلح

تو این تیرگی روابط هوای مه آلود

می خوای که ماهی بگیری از آب گل آلود

ولی به تو میگم اینو با زبان اصلیم

که ایران ، هرگز نمیشه تباه و تسلیم

خدا به تو داده ، دو تا چشم بینا

ببین کتابهای سعدی و ابن سینا

یا به فردوسی و خیام ، یا مولانا رومی

همیشه توی تمدن ما بالا بودیم

ولی ... هه

 یاس نمیتونه ساکت شه

اسم ایران بازیچه ی یه مشت ناکس شه

هدفتو پاره میکنم با تیغ ایمان

تو کی هستی که بگی از تاریخ ایران؟

 

[آمین]

مثل تشنگی گندم به آب

حس نم نم بارون بوی خاک

مثل تو ، مثل چشمه پاک بوی خـــــاک

 

وطن عشق تو ، توی قلبمه

خوندن از وطن ، حس منه

عشق من ، خاک میهنه

ایـــــــــــران

 

[یاس]

کورش کبیر بود صلح رو آغاز کرد

یهودیا رو از بند بابل آزاد کرد

کوروش ساخت ، کتیبه ی حقوق بشر

واسه همینه که دارم ، یه غرور قشنگ

به ایرانم و (ایرانم) ، به تاریخ وطنم

با خاک همین سرزمین آمیخته بدنم

هر جای این کره ی خاکی هستی هموطن

تا وقتی که خون تو میدوه در بدن

حاضر نشو ، که خودتو راضی کنی

که هر بیگانه با فرهنگ تو بازی کنه

تاریخ ایران من هویت منه

ایران ، دفاع از تو نیت منه

حسين بازدید : 107 دوشنبه 1393/02/15 نظرات (0)

 

ياس و آمين – هاني

 


ســلام

...

برنامه امروزو با آهنگ جدید 

آمـیـن

شروع میکنیم...

[آمین]

یه نگاه بنداز عزیزم ، می خوام بگم ، دوست دارم

خانوم می دونی که بازم ، سر کارم

به من بگو عزیزم ، ناز چشمـــاتو بیام چند بخرم ؟

میدونیم ما

اگه بخوای بگی منو دوست نداری

می میرم آخه دیوونه میشم

اگه بخوای منو تنهام بذاری

[یاس]

یاس

یاس

بذا دلمو بدم و برم و بخونم اینو با تو

برم و به همه بگم و بدونی بی تو

کسی خاطر تو رو نمی خواد به جز من

اگه "نه" بگی مجبورم تو رو بدزدم

هــی تو بدون اینو که

حـــیف من و تو

باید عــین دو تا ستاره

بــین همه بتابیم

هــی به من نگو که

قـــید منو زدی تو

دیگه نمی بینی کسی عین منــــو

[آمین]

ولی نه عزیزم ، من تو رو می خوامو

آره هر جا که بری دنبالت میامـــو

من دوســـت دارم

عزیزم من تو رو می خوامو

آره هر جا که بری دنبالت میامــــو

من دوســـت دارم

از دست ایــن خوشكله ، مـــن

یه خواب خوش ندارم

نکنه فردا جلوی

نگاهش کم بیـــارم

عاشق میشم ، با یک نــگاش

می لرزه دست و دلــم

نترس تا وقتی منو داری

با من بمون خشكلــم

[یاس]

تو بدون اینو که آره

میگم به تو اینو که هنوز اگه پایی

تو بیا جلو بدونی که عروسک مایی

حالا که مال منی بیا جلو ، زود باش سریع

تا ببینم من اون صورت دوست داشتنیــتــو

دیگه طرف کس دیگه

تو نری که فریبـت ، نکنه

یهو دلو ببازی سریع به غریبه

بذا لجبازیا رو واسه کس دیگه

اخم و تَخم بسه دیگه

[آمین]

بسه دیگه از لجبازی دست بردار

انقد دیگه دل مارو سر کار نذار

دل من ، دیگه طاقت نداره

واسه من دیگه تو بهونه نیار

از همون روزی که چشاتو دیدم

عکس چشماتو روی قلبم کشیدم

کم آوردم پیش نگاهت

مث تو ، دیگه هیچ جا ، ندیــــــدم

ولی نه عزیزم من تو رو می خوامو

آره هر جا که بری دنبالت میامــو

من دوســت دارم

عزیزم من تو رو می خوامو

آره هر جا که بری دنبالت میامـــو

من دوســت دارم

ولی نه عزیزم من تو رو می خوامو

آره هر جا که بری دنبالت میامـــو

من دوســت دارم

عزیزم من تو رو می خوامو

آره هر جا که بری دنبالت میامــو

من دوســت دارم

آمین

حسين بازدید : 202 دوشنبه 1393/02/15 نظرات (0)

 

ياس و آمين – سي دي رو بشكن

 


{
آمین}

هیشکی نگفت یه دختر تنها، تو این شهر شلوغ

بین نگاه هرزه‌ مردم سر تا پا دروغ

چه حالی داشت وقتی همه آرزوهاش مرده بودن

وقتی که دستای پلید، آبروش رو برده بودن

هیشکی نفهمید چی کشید

وقتی که مرگش رو می‌دید

توی هجوم نعره‌ها، هیشکی صداش رو نشنیــــد

 

{یاس}

بدون دروغ نیست این حرفا، داره صحت

همه‌ي ماها شدیم یه مار چار و سه خط

ماییم وارث درد، ماییم باعث مرگ

غیرت ایرانیا رو صاعقه زد

حرفا بحثا رفت رو اعصاب، شد کابوس برگ

کم‌کم خواست به صدا در بیاره ناقوس مرگ

دختر ایرانی، ناموس تو! ناموس من!

چرا کاری کردیم خودش بره به پابوس مرگ

چطوری دلمون اومد با آبروی یك دختر

ما بازی کنیم که زندگیش بشه مختل

تو کنج اتاق تکیه داده اون تنها

خدا اشک رو به اون هدیه داده بود شب‌ها

ولی حالا شب و روز، چشما تشنه‌ي اشک

طوری که دیگه تموم شده بود چشمه‌ي اشک

میگفت به خدا:ای خدای من، فقط یه خواهش

به من بگو همه‌ي اینا فقط یه خوابه

ولی خواب نیست دخترک، بیدار بود

دخترک بازیچه‌ي جماعت بیکار بود

بيمار شد از تهمت‌های کثیف و نابجا

ای خدا، بده دختر رو از دسیسه‌ها نجات

 

{آمین}

پس کجا رفته غیرت مردای این شهر شلوغ؟

تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ

 

{یاس}

بیمار شد از تهمت‌های کثیف و نابجا

ای خدا، بده دختر رو از دسیسه‌ها نجات

تا به حال همچین بلایی سرت نیومده

که اگه بیاد، میگی بلا از این بدتر اومده؟

ولی کدوم ما، جامون رو گذاشتیم جاش

که ببینیم چی می‌کشه، ما هم بسوزیم پاش

کاش «یاس» میمرد همچین روزی نبود

که غیرت بمیره به دست یه خنجر عمود

خنجر به دست یکی بود، ما همکارشيم

که توی جهنم، ما هم با اون همبالشیم

خطاب به اون پسر که چقدر می‌تونی کثیف باشی؟

کاری که تو کردی، بدتر بود از اسید پاشی

 

تو که حاضری خود رو بکشی واسه حسین

تو که محرما  سیاه می‌پوشی واسه حسین

حسین گفت اگه دین نیست، باشیم آزادمرد

نه واسه یه سی‌دی کثیف کنیم بازار رو گرم

اون دختر، زحمت‌ها کشید تا به شهرتی رسید

واسه لذت بردن از اسمش یه مهلتی بدید

گفتید صحبتی جدیده

نوبت همینه

با سرعتی عجیب

چه تهمتی زدید!

 

{آمین}

پس کجا رفته غیرت مردای این شهر شلوغ؟

تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ

 

{یاس}

الکی تبصره نزن، خودتو تبرئه کنی

تو عقل داشتی، خود تو رهبر خودي

ولی دونسته خودت رفتی عقب گناه

پس بشین تو منتظر غضب خدا

 

ولی نه!

ماهی رو هر وقت که از آب بگیری تاز‌ست

و بدون که راه واسه ی برگشت، باز هست

باید راه بست به تبلیغ بیشتر

و سعی کرد برای تبدیل خویشتن

به انسان واقعی با همه‌ي صفات

باانصاف و واقع‌بین، حاضر واسه‌ي دفاع

 

می‌گم به اونایی که واسه باقی حرف تشنن

«شک نکن تو همین حالا سی‌دی رو بشکن»

حسين بازدید : 156 دوشنبه 1393/02/15 نظرات (0)

 

ياس –يك نفس بگيم

 


یا....یا

یا....یا

قیافمو نگاه نکن،فقط حرفمو بشنو

اگه بد گفتم بیا قلبمو بشکون

تو بشمار یک ،دو ، میکروفنو چک کن

اگه بهت حرفی میزنم بشین روش فکر کن

هه...هه....

کلیبراهی صدامو ببر بالا

که بخونم من دیوونه بشم حالا

پس با ما باشیدو بدید دستارو

و از حالا با ما سر کنید فصلارو

سرتو بالا کنو ببین دورو برت چه خبره

ببین که هر کی یه دونه هفت تیر بسته به کمرش

هفتا خصلت بد مثل یک هفت تیر مجازی

بستیم به کمر و آماده ی تیر اندازی

ریا،دروغ،دو به هم زنی،غیبت ،تهمت

نابود گری و چاپلوسی واسه ی قدرت

خلاصه یه فرصت که واسه یه صحبت

یاس،[گرین هَوس]، یه تیم بگیم و بعد بریم

یک نفس بگیم درای قلبم باز

از قفس بریم کنیم با هم پرواز

یک نفس بگیم درای قلبم باز

از قفس بریم کنیم با هم پرواز

هه...

بسیار در عجبم از این مردم پست

از این مردم زنده کش مرده پرست

تا وقتی هست ،قدر نمیدونیم

میکشیمو وقتی رفت واسش لباس مشکی میپوشیم

سر خاکش اشک میریزی تو که چرا رفت

ولی این ماجرا ادامه داره تا شب هفت

آریا ،کیا با ریا رفتن به اوج ؟

خیلیا

بیا ببین که شکستن با یه موج

بدون از موفقیتت اونا خوشحال نیستن

تو کار خریدو فروش ذغال بیستن

و رفیق فقط یه اسمه مثل اسم یاس

خجالت میکشم از سگ چون که نصف ماس

چرا رفیقی پیدا نمیشه در این دیار

هر کی به فکر نفع خودشه در این میان

حقیقت تلخه رفیق مثله ته خیار

حرف من بده برو تو بهترو بیار

یک نفس بگیم درای قلبم باز

از قفس بریم کنیم با هم پرواز

یک نفس بگیم درای قلبم باز

از قفس بریم کنیم با هم پرواز

حالا نتیجه گیری........ هه

آره آدم به یک مو بنده

خبر نداری از یک ثانیه ی بعدت

یه دفعه میبینی عزرائیل خونت در زده

( ســـــلام)

مجبوری بگی بیا تو دم در بده

این زندگیه ،بدون بازیه آتاری نیست

بعد مدتی از تو دیگه آثاری نیست

پس تا وقتی هستی ،دست تو دسته مردم بذار

و با کمک به ملت تجارت کن ،گندم بکار

به خدا خیانت به رفیق ،تف سر بالاست

همه حرفای تو درست،تو این مورد حق با ماست

فاصله ی من و تو از هم خیلی زیاده

ولی حاضرم بیام طرفت پای پیاده

پس در جهت پیشرفت دوست بریم

و بقیه رو بسپاریم به دست اوست کریم

اسم این گروه [گرین هَوس]،خانه ی سبز

امیدوارم حرفامون براتون باشه یه نصح

یک نفس بگیم درای قلبم باز

از قفس بریم کنیم با هم پرواز

یک نفس بگیم درای قلبم باز

از قفس بریم کنیم با هم پرواز

یک نفس بگیـــــــم.....از قفس بریــــــم

یک نفس بگیـــــــم.....از قفس بریــــــم

حسين بازدید : 140 دوشنبه 1393/02/15 نظرات (0)

 

ياس – يه جاي امن

 


یه نگاه کوچیک بنداز دور و ورت ... همه مثل کرم به هم میلولین ... منم مثل اونا

آره ... دوک

 

یه نگاه کوچیک تو به این باغ وحش کن / یا یه نگاه به اون کودک کارت پخش کن

به صدای مظلوم و خستش حالا گوش کن / یکی ازش بگیر و دل اونو خوش کن

فکر کن به فساد توی دانشگاه ها / واسه در آمد دخترا تو آرایشگاه ها

کاریابی تو روزنامه واسه شیفت شب / نیازه که باعث به پول شیفته شن

تو جنگ مسافر کشا با عصای یه ماشین / باید روزا تو قوه قضائیه باشی

ترافیک بسته گرافیک خسته / از صورت آدما ، چرا؟ دیگه بسته

نگاه پر اضطرابم روی چراغ بنزین / با عجله چشام به دنبال یه راه که فرزی

فرار کنم حالا از این دوزخ من / این چیزا نمک رو میپاشه رو زخمم

 

بذار بخونم من از این قلب خستم / بذار بدونن اینو که من وصلم

به جامعم ، بذار بگم / همه محتاجیم به یه جای امن

پس میخونم من از این قلب خستم / تا بدونن اینو که من وصلم

به جامعم ، بذار بگم / همه محتاجیم به یه جای امن

 

روز به روز بیشتر جدا میشه طبقات / هر روزم داره بیشتر میشه تلفات

صلوات واسه شادی روح مردم / پول کفن و دفن خم میکنه گردم

یکی سیبیلاش چرب بوی کباب میده / امشب کی گشنگی ما رو جواب میده؟

چرخه زندگیمون شده پنچر / چون که از پشت میزنیم خنجر

کمتر کسی دست کسیو میگیره / با اینکه خدا گفته دعای یتیم میگیره

همه مثل شیرن ولی توی قفس / یال و کوپال ریخته نمونده نفس

ورقام سفید و خودکارم بی رنگ / چیزایی که دور و ورمه نه تو آهنگ

پایم راهم رو ادامه بدم / این بغضی رو که توی صدامه بگم

 

بذار بخونم من از این قلب خستم / بذار بدونن اینو که من وصلم

به جامعم ، بذار بگم / همه محتاجیم به یه جای امن

پس میخونم من از این قلب خستم / تا بدونن اینو که من وصلم

به جامعم ، بذار بگم / همه محتاجیم به یه جای امن

 

تو میکشی علف و میشی خمار و نعشه / دشمنا به ضررت میکشن دوباره نقشه

ریه هات بو میده ، بوی سیگاریه / تقصیر تو نیست ، تقصیر بیکاریه

بذار دوک حالا اینو به تو فوری بگه / که توی دست من یه میکروفونیه که

حرف دلو محکم میزنه با بلند گو / تو هم داد بزن ، صداتو بلند کن

بکن خوبی تا ببینی هزار تا خوبی / اون موقعست که میفهمی هزار تا خوبی

پاک کنو بردار اخمارو پاک کن / خودکارو بردار خنده رو حک کن

میدونم جیبت مثل قلب پاکه / مثل خیلیا صفتت خاکه

خون فارسی جریان داره توی نبضت / فکر آریایی میگذره توی مغزیت

پس بساز وطن آ....

بناز به آن باز

بباز به آن جان

بذار که باز آ...

جلو دشمنا واستیم مثل دیوار / تا بزرگ کنیم ما اسم ایران

 

بذار بخونم من از این قلب خستم / بذار بدونن اینو که من وصلم

به جامعم ، بذار بگم / همه محتاجیم به یه جای امن

پس میخونم من از این قلب خستم / تا بدونن اینو که من وصلم

به جامعم ، بذار بگم / همه محتاجیم به یه جای امن

 

بذار بخونم من از این قلب خستم / بذار بدونن اینو که من وصلم

به جامعم ، بذار بگم / همه محتاجیم به یه جای امن

پس میخونم من از این قلب خستم / تا بدونن اینو که من وصلم

به جامعم ، بذار بگم / همه محتاجیم به یه جای امن

حسين بازدید : 119 دوشنبه 1393/02/15 نظرات (0)

 

ياس – تمومش كن

 


جلو آينه وايسا تو در حسرت ، که چه روزاي خوبي بود از دست رفت

که چه گناهي بود که ازش سر زد ، که ديگه دور شده بود از مقصد

رفتن ديگه همه از دم ، تنهاش گذاشتن ديگه اونو رسماً

اونيکه زماني از همه بوده برتر ، حالا با دستاي خودش شده پرپر

جَوونيکه پشتش خميده ، رنگ از چهره ي خشکش پريده

تازه مصرف کرد نعشه بود ، ولي دوباره دچاره رعشه شد

من يادم ، نميره روزايي رو که اون مادر

، چطوري يه گوشه ميگرفت ماتم ، نميتونست بکنه اينو باور ، که بچش تو دام يه نامرد

، بيفته تو جامعه با سر ، بخوره روي زمين بگه واسم هيچي مهم نيست که ببازم همه چيم رفت به باد


دستم رفته رو نبض حست ، حالا که ديگه کارِ تو حبس جسم ته

، تو يه زخمي صد درصدي که به روي خودت حالا يه ضبدر زدي ، ميگن که آدمي که خواب باشه ، صداش کني ميتونه ز خواب پا شه

ولي تو خودتو زدي به خواب ، شنا بلد نيستي ولي زدي به آب ...


بدون هر کس که رفته از اين مسير از دست رفته شده اسير ، پس هست به نفعت تو اين بدون ، هرچند که سخت تو ولي بتون

بتون . اون نميتونه ، که رو پاهاش وايس ، کسي چه ميدونه ، که يه روزيرو که نداره پوله دوا ، اون تزريق کنه آمپول هوا

واسه پول دوا مونده يه را ديگه ، که شستن شيشه ماشينا تو ترافيک ، تا ميره جلو که بکنه شروع به کار ، صاحب ماشين ميگه برو کنار

متنفر چشماشو بهش دوخت ، ياد گذشته افتاد دلش سوخت ، از روزاي خوبي که رفتن ، حالا ديگه زيره خاطرات بد دفنن

اين مرهم ِ درد اون مرده ، اونو از همه طرد دور کرده ، مرهمي که اونو نابود کرد ، خيليا رو روونه ي تابوت کرد

اون مرد حتي نامزدش ، رو با نعشگيه مواد طاق زده

حالا اون که تو دل شبا تک غريبه که حالا ميگه ديگه رسيده به آخر ِ راه

 

من ميگم اون هي داره ميره ، نميدونه که جلوش ميدان مين نرو جلو تا به تو بگم من علتش ، که ته اين راه مرگ با ذلت

تو کسي شدي ، که حالا يه شبگرده ، منتظري که اون روزا برگرده ؟

نه . تو روياي نعشگي ، برگرد تو به دوران بچگيت ، گونه هات ديگه شده از اشک تو خيس ، وقتي مياد سراغ تو گشت پليس

تو گذشته آب از سرت ، که تاثير مواد لامصبه

 

وقتشه تصميم بگيره ، ترک کنه يا زير تزريق بميره

به خودش گفت خودت بساز ميتوني ، چرا داري خودت قصاص ميکني

وقتشه ديگه پاشد به قصد کشت ، پس از جاش بلند شد با دست مشت

اعتياد کنه مثل موج ويران ، تا که برسه به روزاي اوج ايران

حسين بازدید : 126 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس – صلح تويي

 


حالا منم و ورقه ، روي ورقه قلمه

روي تنمه عرق ِ

توي سرمه کلمه

توي دلمه هدف ِ

بذار برم به طرف ِ

کسي که توي دنيا شده يه ملکه

بذار

بذار حالا ديگه بخونم از کسي که

هست دنيا واسه اون بدون مرز

کسي که سالها پيش داشته توان خاصي

به راستي توي زبان فارسي

حالا ديگه مي‌دونن اينو مرد و زن‌ها

حتي خدايي که نداره المثني

يهودي و مسيحي يا که هر مسلمان

يه سرباز واسه مرگ و سر باز

که صدبار اسمش رو تو تسبيح

من ذکر مي‌کنم و مي‌گم جلو تو تسليم

شعرهايي که به صد زبون ترجمه شده

حالا واسه من، تو يه سنبله

ديگه مي‌گذ‌ره از رفتن تو 800سال

ولي هنوزم الگو مي‌گيرم از اشعار تو

 

رفتي ولي تو مي‌دوني

که بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي

تو ويروني من و شرايط سخت من

تو با کلماتت به من گفتي تو مي‌توني

آره

رفتي ولي تو مي‌دوني

که بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي

 

آره

رفتي ولي تو مي‌دوني

که بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي

 

تو ويروني من و شرايط سخت من

تو با کلماتت به من گفتي تو مي‌توني

روزهايي که نگرانم بار سخته بر دوش

با کلمات تو من مي‌شم مست و مدهوش

مي‌خونم اينو بدوني تا روزي که بميرم

تک‌تک کلمات تو از ياد من نمي‌رن

پس ، وقتشه اينو بدوني

که ياس تا آخر عمر وفاداره به تو

که اگه ديگه تو نباشي بگو چطور

که باز ياس داستان داره بدون تو

نه

اين عشقي که تو دل منه به توئه

که منو مي‌بره به روي صحنه

ديگه بگم از اينکه مونده حالا ياس و يک بند

فرمول کلمات رو از تو ياد گرفتم

 

آره

رفتي ولي تو مي‌دوني

که بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي

تو ويروني من و شرايط سخت من

تو با کلماتت به من گفتي تو مي‌توني

 

بايد اينو بدوني که تو که کسي بودي که

که يکي يکي ِ کلمه‌هايي که توي دل تو بوده

واسه من و خيلي ‌کسايي که

شعرهاي تو رو با دل و جون و وجود دروني مي‌خونند

مي‌دونن اينو که تو يه الگوي جاودانه‌اي

واسه‌ ي زميني که باغه تويي باغبان و

اينهِ که منو به سوي تو مي‌کشونه

که تو چطور خودت رو تو دل اين همه آدم‌هايي که

حتي کتاباي تو رو به زبون خودشون ترجمه مي‌کنن و

عشق‌ رو با کلمات تو تجربه مي‌کنن

اسمت‌ رو مي‌خونم ، ميگم : " مولانا رومي "

که توي فرهنگ صلح ، تو بالا بودي

يه رودي ، يه رود زلال و شفاف

که منم هميشه ديگه دنبال حرفاش

چه جالبه که اين بوده ترس رومي

که اون متعلق باشه به يه مرز و بومي

حالا رومي رفته و باز دشمن زياده

يه سري تانک سوارن ، يه مشت هم پياده

به خاک سپرده شده توي قونيه يک روز

منم مي‌خوام باشم " رومي امروز "

 

رفتي ولي تو مي‌دوني

که بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي

تو ويروني من و شرايط سخت من

تو با کلماتت به من گفتي تو مي‌توني

آره

رفتي ولي تو مي‌دوني

که بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي

آره

رفتي ولي تو مي‌دوني

که بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي

حسين بازدید : 138 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس –Soldier pose

 


********************************

********************************

********************************

********************************

********************************

 

*****بیا*****بیا*****

من با همه دردام میخونم اینو پس منو درک کن

از جا همه بر پا بخونیم حالا از غم و دردو

میدونم اینو که منو تو میگیم اینو واسه مردم

گوشتو بده به من و بعد آهنگو ترک کن

دردی که من توی قلبم دارم

از همه اونایی که سردم دارن

غصه خوردنه هر دم کارم

چرا دنیا شده جهنم یارم

آخه تا کی ساکت باشی

پس سر جات هی ساکن باشی

...بس جنگ دل سنگ ذوب

دنیا ی ماست دیگه رنگ سرخ

 

****************************

****************************

****************************

****************************

حسين بازدید : 148 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس – ستاره ي قطبي

 


این منم،يک مرد تنها

توی راه یک بیابونِ تاریک

تا چشم کار میکنه ظلمات

راهم دوره یا نزدیک؟

تا کجا باید ادامه داد به این راه

همه جا تاریک،بالا سرم آسمون سیاه

این راه هست سخت و طولانی

راه بلد این جاده فقط یکیست

زیر پام که نگاه میکنم فقط خاک

وای ترسام چه ترسناک

یک سری نقطه ی نورانی تو آسمون

چشمامو جلب میکنه به سمتشون

که بینشون یکی نورانی تره

که اون نور نور ستاره ی منه

بهم امید میده میگه بیا

انرژی حرکتم شده زیاد

 

مثل اینکه باید به سمتش

حرکت کنم تا بتونم

به کمک اون ستاره راه خودم رو

آروم، آروم پیدا کنم

 

حالا قدممو تند تند بر میدارم

راه سخته ولی دست بر نمیدارم

در طی مسیر طولانی و دراز

روز رو در روبروم میبینم

رسیدم به هدف وقتی نور رو دیدم

دویدم هر طرف با یه شور و شعف

خستگیام شد رفع با این حد که بود ضعف

من بودم که پیدا کردم

با خوشحالی رفتم به سوی نور

رفتم و بعد بهش گفتم با غرور

میدونم میای باهام تا جا های دور

تو تاریکی شب ها چشمامو نمیکنی کور

هدف حرکت به طرف روشنایی

ولی حالا رسیدم به یه دوراهی

چپ و راسته کدومو برم

مسیر درست تو این دو راه پیدا بشه؟

من که تونستم تا اینجا رو خودم بیام

قدم به قدم تو این مسیر نیوفتادم تو دام

حالا توی نعمت آزادمو رهام

تصمیم خودمه راهی رو که خودم میخوام؛ آره

 

سمت چپ(چپ) خاک اون پر طلاست

ولی راه راست در مسیر ستاره هاست

نه من میرم به طرف طلا

تا نخورم به تاریکی هوا

هم روشن،هم زیبا طلاست

ولی ستاره همیشه تو آسموناست

برو بریم به چپ(چپ) حرکت

محکم و پر استقامت

وای دوباره همه جا تاریک شد

ترس و وحشت ، تیرگی نزدیک شد

زرق و برق طلا ها کم کم از بین رفت

من موندمو پشیمونی اما چه سود؟

پس کو اون شهر طلاییِ زیبا

نمیتونم حتی پیدا کنم یک راهنما

آهای کسی نمیشنوه اینجا صدام؟

اون ستاره هم رفت دیگه پشت ابرا

دلم گرفت از این تاریکی مطلق

خسته شده ام دیگه ندارم رمق

آهای ستاره بیا بیا به کمکم

میدونم(میدونم) اشتباه کردم

ناگهان غبار و ابر رفت کنار

نور اون ستاره منو کرد امیدوار

انرژی حرکتم آره شده زیاد

چون که به ستاره دیگه دارم اعتماد

حالا من دیگه میدونم راهم کجاست

از این به بعد حرکت میکنم به راه راست

راهی که در مسیر ستاره هاست

راهش سخته خونه ی منو شماست

با یه موفقیت همه چی رو فراموش نکن

نور خدا رو تو دلت خاموش نکن

دعاکن برو بگو خدایا شکرت

تا اینکه خدا همیشه باشه پشتت

تعبیر این خواب من فقط یک چیز بود

تشبیه اون و خداوند عزیز بود

سمت چپ فقط تو مسیر جهنّم

راه راست بهشت واسه روز رستاخیز بود

بیایین تا آخرش با اون نور باشیم و بس

بیاین تو زندگی دور باشیم از هوس

ستاره ی قطبی برامون باشه یک درس

برون از خودت اون شب نحس

 

چشماتو ببندی و باز کنی

میبینی که ته خطی واست چی میمونه؟

فقط اعمالته

که طبق اون خداوند تصمیم گیری میکنه

پس همه برگردیم از سمت چپ

اسم خدا رو بیاریم روی لب

امید که ستاره ی قطبی برای ما

تو زندگی باشه یه راهنما

حسين بازدید : 109 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس – سرباز وطن

 


خودتو بده به دست تکستم
یه لحظه بگذر
از فکر و ذکر و مشغله
و برو به سمت حسم
سر تکون بده حالا با بیت اوزی
یکم برو تو حس و حال و فاز و ریتم موزیک
درد ورق قلم هدف همش ربط خاصی
دارن به اوج و رشد و پیشرفت رپ فارسی
من و تو باید تا ته تو صحنه وایستیم
میدونم اینو تو هم موافق با حرف یاسی
من میخوام تو مخ برم یه کمی هرج و مرج کنم
درد و رنج رپ من به سبک رپ ترجمش کنم
درس و مشق من نوشتن است از تو از خودم
پس بذار که رپ کنم از عمق درد مردمم
خوب؟؟؟
میدونی من مصر رو گفته های پیشم
دشمنای ما دلیل افت ما نمیشن
خفته های دیشب حالا بیدار ترینن
همه در ها قفل بود من از دیوار پریدم

ببین دستم این قصه ها رو مینویسه میگه
با یه خودکار که عین تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
ولی به سمت پیشرفت سینه خیز میره
صدامو داری؟ یاس مینویسه میگه
هی با خودکاری تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
هی به سمت پیشرفت سینه خیز میره

رحمت به اون کسیکه پشتمه بشمار
لعنت به اون کسیکه دشمنه بشمار
رپ نردبون رشدمه تو چشمام
مقصد که توی مشتمه به اجبار
هستم تو شوک روز های قدیمو
ولی هنوزم میکنم شکر اوستی کریمو
هنوز کلمه ها رو مینویسم با صداقت چون
یه لحظه واستا بینم انگار صدا قطع شد
اوزی؟ !!!....
مهم نیست بدون بیت میریم من و تو
ببین٬ تو وقتی پایه باشی واسه پای من
بیت زود خودشو میرسونه با صدای من
ما بچه های زیرزمینی
زجه ها رو میزنیم
حرف ما رو میشنوی
ما تک ستاره میشویم
تو سبک برتر من تخته کردم
در ها رو حتی سقف رو کندم تا صدر جدول
بشینم
بشینم کنارت
بچینم ستاره
من میدم ادامه
و اینم صدامه
که میرقصه با تو
قلم میلغزه تا صبح
آره این درس ما شد
پس تو این لحظه پاشو
واسه جنگ به دنبال حسّ و حال نگَرد
چونکه اونکه برد هیچ وقت استخاره نکرد
توی حال و سال خوبی مثل سال ۹۰
همه دستا میره بالا به افتخار وطن

ببین دستم این قصه ها رو مینویسه میگه
با یه خودکار که عین تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
ولی به سمت پیشرفت سینه خیز میره
صدامو داری؟ یاس مینویسه میگه
هی با خودکاری تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
هی به سمت پیشرفت سینه خیز میره

پشتکار من رشد کار من
تو پشتیبان من خوش به حال من
ما گشنه های حرف مرده کشته های رپ
با کلمه هایی گرونتر از بشکه های نفت
ت بده
تا ته تو تحریم و تحت تعقیب
ب بده
با بد ترین بلا ها باس بجنگیم
م بده
ما مست و منگیم مثل مرگ مغزی
ره به ره
قلم به دستیم قسم به نسلی
که پا به پاشون روز هایی که سوخت دادیم
از جنس همیم همدیگرو دوست داریم
عرقته به رنگ پرچمت به سرزمینت
که قرمزه سفید و سبزه منم از صمیم
قلبم هستم تا توی دنیا صدام بپیچه
یاس تو اوج درد همینجا ادامه میده
ایران مهم نیست به دست کی اداره میشه
آدم همیشه تو محدودیت ها ستاره میشه

ببین دستم این قصه ها رو مینویسه میگه
با یه خودکار که عین تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
ولی به سمت پیشرفت سینه خیز میره
صدامو داری؟ یاس مینویسه میگه
هی با خودکاری تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
هی به سمت پیشرفت سینه خیز میره

حسين بازدید : 103 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس – رعد

 


حتي از نور ماشين پليس يا كميته اي كه واسه ي دلخوشي جووني كارش پا به روزه

از هيشكي كم نيار كه با آتوي تو كسي بخواد سوءاستفاده كنه و دلش واسه تو بسوزه

همه چيز يك ماجراست تو ايران تو جهان تو هر فضا و مكان تو اوهام زمستان

حبس نفس ها جيق ما ايراني ها هوراي جهاني ها

تلوزيون راديو سوت ها و دست ها نگاه ها حادثه ها خنده ها و گريه ها

 

برنده ي ايراني جايزه ي نوبل باعث سربلندي و افتخار ما بود

اعدام عادلانه ي يه آدم قاتل باعث خوشحالي و انزجار ما بود

 

از اسم اخبار بدم مياد (چرا) چون با اون بوي خون مياد تو خونه ها

خبر بمب گذاري كربلا به دست افراد ناشناس

خبر ترور شدن ناجوانمردانه ي رهبر حماس

اخبار و جرايد صفحات و مطبوعات صداي داد و بيداد و فرياد و هيجانات مرگ و زندگي و از اين جور اتفاقات

 

به خبري كه هم اكنون به دستش رسيد همه با هم توجه ميكنيم

صدام خون خوار هم ديگه دست گير شد آخيش همگي راحت شديم

ولي نه تو هيچ وقت راحت نيستي اتفاقاَ الانه كه خوردي به پيسي

در به دري نا چيزي بي اطلاع از همه چيز اون آدم بزرگي كه فكر ميكني تو نيستي

 

تو يكي از روزهاي سرد اين زمان تركيد لرزيد آوارگان بي پناه

دفن ها و جسد هاو چاله شدن ها

يه دفعه همه چي به هم ريخت آسمون داشت روي سر بم ميچرخيد

ارگ بم با اون عظمتش تو چند ثانيه از هم پاشيد

ميشد حس وحشت رو تو چشم هر پيرو جووني ديد

 

بي شرمي و رهايي و فراموشي نگاه ما

افتخار مملكت هشت سال دفاع مقدس جنگيديم با شهامت با رشادت

عشقمون به مملكت

افتخار اين وطن شهيدان مرد و زن افتخار اين خاكن

روهشون تو اوج غرور سر بلند و بي باكن

 

نگاه بي بهانه برا يه جمع كودكانه

 

فرياد نسل من كشورها دست در دست هم آرزوي نسل ما گفت و گوي تمدن ها

گفتيم و فرياد زديم از اين زمونه آره اما هيچ نگفتيم رعد يك داستان زنانه

 

واسه آزار و اذيت يه دختر 20 ساله تعداد 9 تا پسر آره آره اندازه بود

ولي ما كور خونده بوديم قدرت اون دختر مثل يه پسر واقعاَ نترس و با جربزه بود

 

هر كدوم از بچه ها يه حرف تو دلشون بود گوش كرديم

ولي حرف همه ي مردم ايران رو نميتونيم گوش بديم

هر كسي تو دلش يه غم بزرگ داره

يكي غم دوري كسي يكي غم از دست دادن يكي غم مريضي يكي غم بي پولي نداري فراري زنداني فقر ذلت آوارگي گشنگي و بي بهايي

يكي غم اعتياد يكي غم عشق يكي غم رعد براي اون جوون فقط يه مرد

ما هم غم خستگي خستگي از شهر پر دود و شلوغ و پر درد.

 

در به در از اين شهر همه به فكر يك سفر تاسحر با مشورت دادن نظر نفر به نفر

تو اين سفر چند روزه با افتخار به اين كه اون دختر تو اين بازي ميسوزه

دخترك ميخواست مثل يه مرد باشه

جلوي اتفاقات بزرگ هم كاملا قوي و خونسرد باشه

تو آينه نگاه كرد يه سرباز ديد

رو اسم دخترونش يه خط قرمز كشيد و فرياد زد

 

اسمم از اين به بعد بايد باشه رعد

 

رعد رو تو مغزش حك كرد رعد يه مرد يه بي احساس و سرد آماده ي نبرد براش بود دقدقه اي پر درد پي ثمر پرخطر وسط اين جمع بزرگ همه چي به هم ريخت

رعد داستان ما ديگه نخنديد تلفن داشت تو دستش ميلرزيد

واسه رعد خبر فوت باباش رو شنيد نگران گريه كرد

اون پسر شد دختر از پسر شدن چيزي دست گيرش نشده بود

دختر فيلم ما بو يه زن نه يه رعد بر نبرد

عاشق پسرشدن باخبرمرگ پدراون شد يه دختر بي خبراز بي احساس شدن براي پسر

متنفر از اسم رعد

داستان بازي يه زن با يه خلوار پسر

با جسارت در آخر او ماند

 

يك زن زن زن زن زن

حسين بازدید : 131 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس – پياده ميشم

 


صورت خسته نگران و بی آرامش و مریض

که قایم شده بود زیر آرایش غلیظ

زخمی از خاطرات تلخ دیروز

چشم میدوخت به خیابون سرد بی روح

با تحمل سنگینی نگاه آدما

هه

ادامه میداد او به راه نا تمام

و اولین بار برای آخرین راه

هه

بهتره بگم که آخرین چاه

تنها دو دل تو فکر و با تعجب

دنبال چی بود؟ پول یا توجه

تو روزگاری که هرکسی دنبال آشناست

دخترک میگرده پی یه فرد ناشناس

که از اون غریبه ها یه عده ماییم

آروم اشاره زد که شیشه تو بده پایین

فقط میتونیم امشبو با تو باشیم و بس

اینو گفت و نشست و در ماشینو بست

 

پسر میخواست سر صحبتو وا کنه زود

تیکه مینداخت منتظر واکنش بود

ولی ... هه

دخترک صداشو نمیشنید

تو دنیایی بود که به سادگی نمیشه دید

دیدی که بعضی وقتا بغضی تو گلوته

نمیخوای گریه کنی جلو کسی که پهلوته؟

هــی ... امان از این زمان

زمانی که دیگه برد توان از این زبان

 

بی همراه بیهوده رهسپار

این راه بی نور و هم صدا

سپرده خود رو به دست باد

اسیر زندون لحظه ها

تو دلش دردای بیکران

خسته از حرفای دیگران

اسیر مردای بی مرام

واشک میباره با آن

 

پسر گفت لعنت به این بخت بد

خونه ی ما میمونه واسه یه وقت بعد

سعی نکن با سکوتت زیر پوستم بری

اگه پایه ای میتونیم خونه دوستم بریم

خوب حاضری با دو نفر باشی یا نه؟

معلومه که رفتار دخترک ناشیانست

سوال تکرار شد حاضری باشی یا نه؟

و دختر به فکر یک شب و یک آشیانست

گفت بریم من که همه چی رو از دم باختم

گناهش پای اونا که منو پس انداختن

عصبانی از خاطرات خاموش قدیمه

پی محبت میگرده توی آغوش غریبه

تو خونه ای رشد کرد که عشق نبود

جای عشق فحش و مشت و زیر چشم کبود

پدری که جلو مشکلات مختلف ضعیفه

فقط زورش میرسه به دختر ظریفش

با خودش گفت پشتم به کیا قرصه؟

خونوادم؟ اونارو خدا بیامرزه

اون موقع کی بود احترام به حرفاش بذاره؟

حالا مجبوره كه تنشو به حراج بذاره

 

بی همراه بیهوده رهسپار

این راه بی نور و هم صدا

سپرده خود رو به دست باد

اسیر زندون لحظه ها

تو دلش دردای بیکران

خسته از حرفای دیگران

اسیر مردای بی مرام

واشک میباره با آن

 

ببین تو این قصه هارو میشنوی و میری

بعد چند بار شنیدن ازش میگذری و سیری

ممنون از اونی که به دیگری صدامو پاس داد

بگذریم بریم سراغ ادامه داستانی که

امروز نوشتنش رو مود من بود

این یه دردیه که به خیلیا بوده مربوط

کوه غم بود ولی یه نور انبوه

پشت کوهه واسه نا امیدی زوده هنوز

کاری ندارم به اینکه کارش خلاف شرعه

ولی واسه رابطه ها اول علاقه شرطه

وگرنه یه روحه که روی جسمی سواره

چطور تو آغوشی بره وقتی حسی نداره

تو این روزگار دردناک و سیاه بی شمع

ای کاش بگه نگه دار من پیاده میشم

راه برای ادامه دادن زیاده بی شک

ای کاش بگه نگه دار من پیاده میشم

 

وقت واسه بيشتر گفتن نبود

ميدونم ... قصه های تو يه عمر آهنگه

سخته نه؟ ... هه

خوب خيلی سخته

رسمش همينه

ميدونم ... رسمش همينه

حسين بازدید : 123 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس – نه اصلا

 


هه...بی تو دیگه نه اصلا

هه..هه...یاس

ميتا ..هه...آره

یـــاس... ميتا ...میگه

بی تو دیگه نه اصلا

اگه قول بدی جز من کنی همه رو دک

بمونی با من یک وقت نبندی در

قول میدم بادرصد نود تا ده

موندگارم با تو تا ابد الدهر

من واست تا سرتاسر می شکنم

حتی صد تا سر

من یاسم خواستم از تو اینه

واسم باشه دلی که هست تو سینه

دل گرمی دستتو هوس کرده

میخوام بمونم بات صد البته

منم که گفتم نود دفعه

تو نذار بمونم من درحسرتت

دردم آروم هردم با تو

من هستم تو هر دست اندازو

پس رفتنو حتماً از سر وا کن

که در حسرتت هستم خاتون

زیر قطرات بارون می رم با قدمای آروم

فکرت واسه ی من یه دارو

تو می تونی منو کنی آروم

هه
بی تو دیگه نه اصلاً

که یاس بی تو می گه من خستم

پس تو دستو بده به من

ببند تو قلبو به دل به من

ببین عشقت اومده نشسته پهلوم

تو عشق سفت تره از درخت بلوط

که چشم حسودا کور بمونه

واسه من فقط هستی تو یه دونه آره

دشمن زیاده با ماشین حساب نمی شه شمرد

بیا تا ما باشیم حصار

دم در قلبت تو یه آژیر بذار

که تا دگمه رو زدی یاس با 6000 تا

سرباز درو باز میکنه می یاد

افسرو به بد خواهت می کنه سیاه

من تو رو می خوام با همه دیوونگیام

که لبم داره واسه ی تو می خونه بیا

آخر داستان مال من می شی پس

آره من می بینم با تو من می میرم

این منو این تو می گی نه ببین تو

پس تنها نمون و پیش من بشین تو

هه..هه..هه

یا..یا..یا..یا..یا..یاس

میکروفونو بده به دست من

تو گوش کن حالا به تو یکم بگم

که بی تّو نمی تونم یه لحظه من

تومی دّونی اینوکه منم یه مرد

که واسه بد خواهت میخوام برم به جنگ

به قلبم بیا حالا یه سر بزن

به من قبل از تو یکی یه ضربه زد

همین حالا بگو نمی خوای به هم بزن

بگّو چطّو به تّو بگم که

بی تو حتی یک دم نمی تونم

پس دستتو بده به من

ببند تو قلبو به دل به من

اسمت واسه من مرهم درد

خدا واسه من تو رو سر همت کرد

جز تو بریدم من از همه کس

بگو می مونی باهام

پس دمت گرم

هه

بی تو دیگه نه اصلا

هه..هه..هه..هه..هه

حسين بازدید : 156 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس –مرحم

 


هه..یاس..یا..یا

مینویسم از اینکه سرسخت باید...

پای دردا واستم تا برسم به فرداهای روشن

قلبم میگه میکروفونو بردارو

تو بخون حالا از همه ی دردا

تا مرحم باشه واسه دل شکستت

تا نمونی تو پای گله و حسرت

 

یا..یا..یاس..یاس

میدونی اینو که یاس از تو داره نقصی

گذشته هام مثل تومور مغزی

دورو بر منو مثه دیوار فرضی

میگیرن و میشم مثل یه بیمار مغزی

هه

نمیدونم که کی داره تقصیر

حوصله ندارم بکنم اینارو تفسیر

وقتی که اشکت چکیده یکی یکی

حرفی که تو قلبته بگو به کی بگی؟

داستان منو نمیدونی تو زیر آسمان کبود

حالا اون آدم راز دار و صبور

واسه ی خونواده پاسداره هنوز

گذشته ی منه مثه کتابه داستان

به دنبال یه روزی که بتابه آفتاب

یه حس میگه به اون روز نزدیکم..نزدیک نزدیکتر

 

هر وقت دلم میگیره از همه

قلم تو دستمه و مینویسم از اینکه

سر سخت باید پای دردا واستم

تا برسم به فرداهای روشن

و قلبم میگه میکروفونو بردارو

تو بخون حالا از همه ی دردا

تا مرحم باشه واسه دل شکستت

تا نمونی تو پای گله و حسرت

 

وقتشه دیگه بخونم و وقت ندم

بگم از روزایی که زیر برف یخ زدم

مقصدم که به سمت کسب درآمد و

حالا دیگه ازم رفته طراوت

تو پول در میاری و بعد سر کار

میبینی جیب شده هم وزن پر کاه

فقط خودتی و دور و بر مشکل

اونوقت کیه که بکنه تو رو تر و خشکت؟

آره این روزا اوضاع آرومه مشتی

فردا از سختیا تو بارون اشکی

روزی میرسه که بابا مامان پیرن

یا مثله پدر من از این دنیا میرن و

حالا 7 ساله که خالیه پشتم

و خدا بوده باعث و بانی رشدم

خیلی سخته ولی میدونم اینو میتونم

 

هر وقت دلم میگیره از همه

قلم تو دستمه و مینویسم از اینکه

سر سخت باید پای دردا واستم

تا برسم به فرداهای روشن

و قلبم میگه میکروفونو بردارو

تو بخون حالا از همه ی دردا

تا مرحم باشه واسه دل شکستت

تا نمونی تو پای گله و حسرت

 

وقتشه به تو بگم تو بدونی پس

یه حرفی که میخونم از درون قلب

تو سختیا چگونه من با یه کوه غم

رو قلبی که دیگه شکسته جلو برم

خسته و اسیر درد تو مسیر بد

وقتی که کسی نبود رفیق من

و سختی چیزی که شد نصیب من

پس دیگه از این به بعد بذار به تو بگم

عزمو جزم می کنم مثله سرباز

اینو بدونی نیستم یه قصه پرداز

و پرواز میکنم به سمت هدف

هه

پس باخت کسی که به حمله نرفت

تا حالا سرنوشت بوده یه داور بد

ولی دلیل نمیشه برسم آخر خط

حالا خیلی مونده ولی تخته گاز

جلو میرم حالا با فکر و مغز باز

 

هروقت دلم میگیره از همه

قلم تو دستمه و مینویسم از اینکه

سرسخت باید پای دردا واستم

تا برسم به فرداهای روشن

و قلبم میگه میکروفونو بردارو

تو بخون حالا از همه دردا

تا مرحم باشه واسه دل شکستت

تا نمونی تو پای گله و حسرت

هروقت دلم میگیره از همه

قلم تو دستمه و مینویسم از اینکه

سرسخت باید پای دردا واستم

تا برسم به فرداهای روشن

و قلبم میگه میکروفونو بردارو

تو بخون حالا از همه دردا

تا مرحم باشه واسه دل شکستت

تا نمونی تو پای گله و حسرت

حسين بازدید : 161 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس – من ميجنگم

 

 

من ميجنگم

ورس1 :
بشکاف برو جلو، این زندگی‌ بهت میگه بدو بدو
تا پاهات از خستگی ذوق ذوق کنن و، به دیواره مرگ سوک سوک کنن و
یکی‌ نیست بگه چته ، یکی‌ نیست یه امیدی به دل تو بده
میمونی تک و تنها با یه دنیا گله، یه روح تو زندون با بدنی که وله
تو دل دنیایی که بهش داری میگی‌ بی‌ رحم، از اول داری میگی‌ سیرم
من هر دردی که دیدی دیدم، با این کوله بارها به سمت پیری میرم
میبینی‌ پس حتما یه تیریپی هست، تو باید ببینی‌ درد‌ها رو تا بگیری درس
یه روزی درد از بخت تو میچینی پس، واسه ی هر در بسته کلیدی هست
وقتی‌ غرب و شرق در جنگ گرم و نرم و مرد و زن در نقش رهگذر و
در گذر از مرز مرگ و خسته از تفنگ تق تق کمک کمک
دختر پسر سر مست الکلن، تا درد رو در هر لحظه حل کنن
هرج و مرج در بطن و سطح شهر و، مردمم سرگرم ضرب و شتم
این حرفا قابل درکن، ولی‌ من قاتل مرگم
چشمامو یه مشتی خاطره تر کرد، ولی‌ بازم منم عمل حرکت
پس من میجنگم

كروس :

میدونم تو هم هستی‌ پر از درد، ولی‌ بگو بلند تر بلند تر، با صدای برندت مرتب بگو
من میجنگم
بگو مجدد مرتب، بگو بلند تر بلند تر، با صدای برندت مرتب بگو
من میجنگم
میدونم تو هم هستی‌ پر از درد، ولی‌ بگو بلند تر بلند تر، با صدای برندت مرتب بگو
من میجنگم
بگو مجدد مرتب، بگو بلند تر بلند تر، با صدای برندت مرتب بگو
من میجنگم

ورس2 :

یاس، با دلی‌ که مثل دریاست
کسی‌ که، تنها دوست و رفیق فرداست
من از تو دل زده ترم، به امید لذت هدف
تو این جو مه‌ زده قدم زدم رسیدم به نهضت قلم
اینو میخونم و قلبم به تاپ تاپ افتاده با ضربان هزار تا
مغزم پر حرکت شتاب دار، لحنم همه کلمات رو شکاف داد
جاودانه میمونیم و هستیم پیشت، بالاخره دشمن اسیر میشه
یه سرباز وقتی‌ که میرسه به ته خط، تازه تبدیل به وزیر میشه
من میجنگم بی‌ سنگر، سر در این جنگل رو میبندم
اونایی که بینندن دیدن من، که چطور بی‌ همدم میرفتم
به سمت هدف و اون پلی‌ که ساختم و، گذشتم از حتی اونی‌ که باختم
فردا بهم میده امید تاختن و، منم از قوام یه کمیته ساختم
من دلم به طرفدار پشتم،گرم همه هدف‌های دشمن
مثل برگ و علفهای خشکن، که له‌ شدن با قدم‌های محکم
اونا دنبال شر میگردن، بازندن اینو شرط میبندم
اگه دشمن نداشتم، باید به قدرت خودم شک می‌کردم
منم جزو همون عده ام، که پر از درد و غم تموم سنم
رو سر کردم ولی‌ حالا با قدرت، می‌تونم بگم که هنوز زندم
من میجنگم

كروس :

میدونم تو هم هستی‌ پر از درد، ولی‌ بگو بلند تر بلند تر، با صدای برندت مرتب بگو
من میجنگم
بگو مجدد مرتب، بگو بلند تر بلند تر، با صدای برندت مرتب بگو
من میجنگم
میدونم تو هم هستی‌ پر از درد، ولی‌ بگو بلند تر بلند تر، با صدای برندت مرتب بگو
من میجنگم
بگو مجدد مرتب، بگو بلند تر بلند تر، با صدای برندت مرتب بگو
من میجنگم

حسين بازدید : 124 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس –هدف

 


یک دو شده تلف الکی وقت تو

وقتشه که بگم چند کلمه من به تو

اگه حال نمیکنی توی گوشت پنبه کن

که این قصه زندگی تو از شنبه صبح

‌حرف نزن ٫‌هیس گوش کن فقط تو چند تا

حقیقت تلخو نوش کن ازم

سیستم زندگیت غلطه متاسفانه

پس این شعر و گذاشتم واسه د رأس کا

پشت سرت و ببین میگذره هفته ها

پشت تن تو میگه کودکیت رفت به باد

رهسپار شدی به پیری دست به کار شو

از الان واسه خوشبختی خودتو ثبت نام کن

بسه بابا گشتن تو خیابونها

با کی تو دم خوری ؟ هه !بابا کیا اونا؟

یه مشت پست ٫ رذل ٫‌هرزه هر سه هستن

که دست شیطونو از پشت بستن

استفاده کنن ازت میندازنت دور

اعتماد نکن تو این چیزها هستی کور

تا پولداری عاشقته هست رفیقت

و چشم به جیب عاشق بند کیفت

تو هدف نداری واسه آینده باید که

بگم به تو من یه چیزایی رو شاید که

نکات ایمنی تو زندگیت رعایت شه

سکان زندگی تو با هدف هدایت شه

 

دنیا یک شبه تو هستی شب کور

خیلی راه داری مسیر تو هست دور

از شیطون تو نگیری یه دستور

نکنی یهو راه پس و پیشو مسدود

دنیا یک شبه تو هستی شب کور

خیلی راه داری مسیر تو هست دور

از شیطون تو نگیری یه دستور

نکنی یهو راه پس و پیشو مسدود

 

شب تا دیروقت بیرون بیکار

این وقت شب تو بیرون داری چیکار

بیچاره ننه بابات که شدن بیمار

‌بین خودت و اونها کشیدی یه دیوار

هی رفیق من تو حیفی تو آخه بابا

کی پی به عیبت میبری و

میزنی قید شیطونو که عین میمون

در پی صید تو هست خیلی حیرون

از بیکاری گیر میدی به این و اون

میزنی  میترکونی میکشی به خاک و خون

‌مگه تو ۹ ماه تو شکمت نگه اش داشتی

تو شب ها واسش سر رو بالش نذاشتی؟

پس چرا میزنیش تو بی انصاف

آخه بابا اونم مثله تو هست یه انسان

‌یه خراش کوچولو باشه رو صورتت آقا

بدون که پیدا میکنی هزار ننه بابا

 

دنیا یک شبه تو هستی شب کور

خیلی راه داری مسیر تو هست دور

از شیطون تو نگیری یه دستور

نکنی یهو راه پس و پیشو مسدود

دنیا یک شبه تو هستی شب کور

خیلی راه داری مسیر تو هست دور

از شیطون تو نگیری یه دستور

نکنی یهو راه پس و پیشو مسدود

 

تو اصلا میتونی یه تانک وایستونی

تو مشت زدن تو گنده تر از مايک تایسونی

آخرش که چی ؟؟ که تو هم باید بمیری

باید واسه بهشت زهرا نوبت بگیری

یه حموم و بعد لباس سفید و جدید ..سلام

به خونه جدیدتون خوش آمدید

‌اونجا حتی زورت به مورچه نمیرسه

میخورنت میبینی بدن تو چه بی حسه

سر يه شب کیا باهات سر پل سرات

حالا برو جلو و باز ادامه بده به رات

نمیگم بدی تو خوبی سیستم زندگیت غلطه

یاس واسه راه حلش راه خوبیو بلده

با یاد و نام خدا دنبال هدفت برو

توکل به خدا همه جا میرسونه تورو

خیالم راحته حالا چون که واسه تو

نوشتم و خوندم برات تا ۳ صبح

 

دنیا یک شبه تو هستی شب کور

خیلی راه داری مسیر تو هست دور

حسين بازدید : 342 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس – قصه ي زيرزمين (Rock on)

 


سالیان سال توی زیر زمین ها

با ترس و لرز واسه آرزوها فریاد زدیم ما

روزگار ما همه شک و تردید

هی دویدیم هی زدیم تا به اوج رسیدیم

از تموم دردا توی سرما و گرما

پلی ساختیم ما از نم زیرزمین ها تا آسمون ها

دستای ما خالیه مغرور اما

فدا کردیم ما خواب شبارو واسه آرزوها

 

ياس:

در نزن که بازه در

واسه حرفای تازه تر

سواره کلمات بشیم کم کم

اگه پایه ای بشین ترکم

دربست بریم به مرکز که

مرحم بدیم به هر زخم و

هر کس که سیره از درد

و پس حرکت به زیر هم کف

چپ و راست به هر در زدیم

سبک رپ و راک رو از دست ندیم

مثل برق و باد و از هر طریق

درد و رنج مارو هرکس ندید

میدونی که کسی پشت ما نیست

واسه دستگیریم مژدگانیست

پس میشه رشد ما ریسک

ولی اینا مانع رشد ما نیست

مغزم سراسر فکر نو

نبضم هماهنگ با مترونوم

و تو میبینی دستم میکروفون و

خوب میخونم اینو رو ریتم تند و

هوووو اینه صلاح دستم

و میاد از سینه صدای خستم

وقتشه همه با هم یکی بشیم

حرف قلب و راحت بگیم

 

زندگیمون و روی ساز میرقصونیم

به هر دلیل به هر کجا که بخوایم میبریم

پا به پای ترس بین راه آسمون

به هر دلیل به هر کجا که بگی سر زدیم

از تموم دردا توی سرما و گرما

پلی ساختیم ما از نم زیرزمین ها تا آسمون ها

دستای ما خالیه مغرور اما

فدا کردیم ما خواب شبارو واسه آرزوها

سالیان سال توی زیر زمین ها

با ترس و لرز واسه آرزوها فریاد زدیم ما

زندگیمون و روی ساز میرقصونیم

به هر دلیل به هر کجا که میخوایم میبریم

قصه های دردهای ما پایانی نداره

اما پاکی دستهای ماست که اوجو  میاره

حسين بازدید : 127 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس –دنياي بي رحم

 


ياس....

تو دل من خروارها حرف مونده

صدام هر بار با آهنگی خونده

حتما از من تو گله داری

که چرا تو آهنگات صد گله ، داری

حقیقت تلخه خواهر ، تو برادر من

دقیقا حقیقت گرفت سراسر من

کاش تو پیچش مو می دیدی ، من فقط مو رو

ولی جلوتو میبینی ، من فقط دورو

اسلام گفت : صلح از شر به دور

نگفت الله اکبر بگو و سر ببر

اسلام گفت تموم کنین جنگاتونو

نگفت بترکونین برجای پـنـتـاگـونـو

موسی کی گفت مردی که میره نماز

بری بالا سرش ، بزنی تیره خلاص ؟

از کوچک و پیر ، بچه محتاج ِ به پوشک و شیر

چرا خالی کردی رو سرشون موشک و تیر ؟

صدای جيغ ، تانک ، موشک و ، پدافند

خبر میده از جنگ نابرابر

از سر تا تـه دنیا ، سراسر

می بینیم این همه خواهر و ، برادر

همه زیر هجوم دشمن

تیکه پاره شدن ، ای خدا اونا بی پشتن

خدا اونا گشنن

دشمنا در حال رشدن

خـدا بیا پایین اینا همه رو کشتـــــن

 

خدا ، بنده ی گناه کاریم

ولی بگو ، جز تو کـیـو داریم ؟

بیشتر از اینا به تو بدهکاریم

ولی به لطفت هنوز امیدواریم

پروردگار من و بنده ها ، جای تو در قلب ماست

شرمندایم از کرده ها

مرحم بذار بر درد ما

 

آدمای معتقد به نبودن تو

شکستند پر و بال کبوتر صلح

 

تیر بارونای دمادم صبح

جیگرمو میسوزونه در آهن ذوب

 

میبینی چطوری رئیس یک مملکت

باعث شد شیطان بهش حمله کرد؟

خودش رفت ، دنبال سوراخ موش گشت

قتل عام ، یک ملت سیاه پوش گشت

یادته همون پدری رو که کنج دیوار

با پسرش ، مثل غنچه ای ناز

اشک می ریخت ، آخ آره ، بیچاره

میدید از هر طرفش ، تیر داره ، می باره

پدر یک لحظه گرفت از ترس این تصمیمو

گفت شلیک بسته ، ما تسلیم ، هستیم

بفهمید ، این بچه ی منه

بشنوید ، تو رو خدا ضجه ی منو

فرشته کوچیک گریون بود ، ترسیده بود

از ترس ، به پدرش چسبیده بود

ولی دیگه صدای ناله شو نشنیدم

غرق در خون تو بغله پدر دیدم

 

خدا ، بنده ی گناه کاریم

ولی بگو ، جز تو کـیـو داریم ؟

بیشتر از اینا به تو بدهکاریم

ولی به لطفت هنوز امیدواریم

پروردگار من و بنده ها ، جای تو در قلب ماست

شرمندایم از کرده ها

...

 

ولی گوش کن خـــــدا

تـو گـوش کــــن

 

خدا به تو نگم به کی بگم من حرف دلو ؟

اینا می خوان که با زور ببرن حرفو جلو

کارشون اینه ، پاره کردن ، عمر یکی

مافوقشم میگه بیا جلو و ، نمـــره بگیر

تشویق ، واسه تشدید کشتار جـــمع

ولی بشنو اینو ، به عنوان هشدار مـــن

آخر همه این جنگ ها زمانیـه کـــــــه

بالاخره میرسه جنــگ جهانی ســــــه

دودش تو چش کی میره ؟

تو چش ِ مـــا

وقت میبره تا ، منو تو بشه مـــا

اگه باز طمع کنن میان سر وقت ما

سیاهی میمونه دیگه از بخت ما

هزاریم که دم بزنیم از قدرت و ارتش

نمیتونیم بگیریم جلوی سرعت ترکش

جنگ جنگه ، اینه یه چیز مشخص

باز شهید مثل هشت سال دفاع مقدس

بمیرم واسه چشمای نم دیده ت

میدونم هستی در آرزوی امنیت

تا روزی که جنازم بره قبرستان

کارم دعاست ، خدا قدرتی به من بسپار

همه دنیا رو پر کنم از بوی یــــاس

همه دشمنا شرمنده بشن از روی یـــاس

این آهنگ به من حس نو میده نـــاز

واسه همین بود که خوندم رو بیت نـــاس

حسين بازدید : 186 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس – دلت درياست

 


حتما الان با خودت ميگي تو چي ميدوني؟
از دردي که نداري واسه چي ميخوني؟
ميدونم و حق داري اينو بهم بگي ولي
عشق به هم زبون ميتونه باشه دليلش
تو حرفاي دلت آه...سينه سوزن
وقتي که تن تو سوراخ ميشه زير سوزن
منتظري که برسه روز سلامتي
حاضري اونو به 100 کيلو طلا ندي
تقسير تو نيست که شدي بستري
حرف همه ي آدمارو از بري
هه..خود من که سر تورو با اين حرفا بردم
دنيا رو فحش ميدم با يه سرما خوردن
چه برسه به تو که ...هههه..چي بگم؟
وسرازيري به سوي درد با شيب کم
ولي خدا درداي مارو ديده
آخرش اونه که به دست ما دارو ميده

دلت مثل يه درياست
اميدواري به فردايي که
تموم ميشه دردات
وقتشه غم از دلت برداري

دلت مثل يه دريا
اميدواري به فردايي که
تموم ميشه دردات
وقتشه غم از دلت برداري

خيلي وقتا ميشه که با توئه اين واژه
که چرا من بايد سرنوشتم اين باشه؟
دور ما پر شده از اين همه چراي بي جواب
تنها اميد ميتونه باشه چراغ اين شبا
تو اين مسير پر پيچ و خم و پر سراب
روبرو شدي تو حالا با يه پل خراب
خودتو به راحتي به دست باد نسپر همنشين
تا که بتوني به راحتي از پل رد بشي
وقتي که دردا ميگيره زير يه خم
تورو ميکوبه روي زمين و ميره ، بخند
به اين ميگن بدل توي فن کشتي
يعني تو درداتو با خنده کشتي
توي کلمه ي اي کاش حبس نشو
کاش رو کاشتن ولي سبز نشد
جمع کن حالا يه مشتي جوک دور خودت
بخند تا خودت باشي دکتر خودت
هه..هه

دلت مثل يه درياست
اميدواري به فردايي که
تموم ميشه دردات
وقتشه غم از دلت برداري

دلت مثل يه دريا
اميدواري به فردايي که
تموم ميشه دردات
وقتشه غم از دلت برداري

حسين بازدید : 116 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس – دركم كن

 


سلام

سلام عرض شد

-بفرما

ببخشید واسه ی این آگهیتون مزاحم شده بودم خواستم اگه بشه اینجا استخدام بشم

-مدارکتونو آوردید؟

بله بفرمایید

-کاملن؟

کامله مدارک همش کامله

-سابقه کار؟

والا سابقه کار که سابقه کاری ندارم من

-نمیشه که آقا جون سابقه کار باید داشته باشی

خب آخه چیکار بکنم؟

من الان هر جایی که رفتم به من می گن باید سابقه کار داشته باشی

من نمی دونم از یه جایی باید شروع کرد بالاخره

-من شرمندم سابقه کار باید داشته باشی

خب آخه بالاخره شما هم ببین من الان ، الان بیکارم

دارم هر، یعنی نمی دونم چیکار باید بکنم

-مشکل من نیست بفرما ، سر راه وایستادید بفرما

تو رو خدا یه توجه ای بکنید

-شرمنده  حرکت کن

یه لطفی در حق من بکنین

-بفرما

ههههههه

باشه

آخه بابا باغت آباد منو درکم کن

نگو جلو راه وایستادی آقا حرکت کن

تو اینجا نشستی واسه این که جوابمو بدی

پایینو نگاه نکن چشم پر عذابمو ببین

اگه نیازمند بودی تو هم می شدی یه کنه

ببین اسم بدشانس روی پیشونی منه

عصبانیم یه زلزله 10 ریشتره توم

چرا اون با یقه بسته و ته ریش بره تو؟

همینا می تونه جوونای ما رو پیر کنه

حدس زدی یه روزی پیشش کارت گیر کنه ؟

تا که میرسه به من بدبخت آواره

میگي الان نه باشه بعد وقت ناهاره

بیا یه کار خیری بکن توی روزت

امضاتو نمی خوام بذارم توی موزه

نگو مدارکت ناقصه تو فردا بیا

همه چیزو کامل کنو بعد وردار بیار

واسه استخدام دقت کن به ضابطه ها

باید داشته باشی 5 سال سابقه کار

نمی خوام داد بزنم الکی شلوغ بکنم

بگو 5 سالو من از کجا شروع بکنم؟

منو داری میبینی که از این زمونه سیرم از همه جا بریدم و یه جوون پیرم

کوله بارم رو میبندم و شبونه میرم به خاطر تو دیگه کارم تمومه بیرحم

 منو داری میبینی که از این زمونه سیرم از همه جا بریدم و یه جوون پیرم

کوله بارم رو میبندم و شبونه میرم به خاطر تو دیگه کارم تمومه بیرحم

بیدار شدی می خوره به سرت هوای صبح

توی روزنامه بخون صفحه ی حوادثو

ببین مادری که دخترش رو کشته بود

بعد خودشو پرت کرد از پشت بوم

میگی چه مادر بیرحمی چه روزگاری

چیه خراب شد اول روز کاری ؟

اگه دقت کنی با کمی ریشه یابی

میفهمی که حتی یک مادر هم میشه یاغی

اون مادر ای کاش باز زنده می شد

واست تعریف میکرد داستان زندگیشو

روزی که خداوند دخترش رو هدیه می کرد

مادر داشت از خوشحالی گریه می کرد

با وجود پدری که هنوز بیکار بود

دم بیمارستان نشسته و سیگار دود

می کنه و بدهیا هر روز قد میکشه

مرد دور آگهیا همش خط میکشه

بند امیدش به آینده ها پاره شد باخت

آخر سرم كه خیابونا کارشو ساخت

قاتل تویی خدا ببخشه گناهاتو

حالا برو بخون مجله گل آقاتو

منو داری میبینی که از این زمونه سیرم از همه جا بریدم و یه جوون پیرم

کوله بارم رو میبندم و شبونه میرم به خاطر تو دیگه کارم تمومه بیرحم

 منو داری میبینی که از این زمونه سیرم از همه جا بریدم و یه جوون پیرم

کوله بارم رو میبندم و شبونه میرم به خاطر تو دیگه کارم تمومه بیرحم

چیه فکر می کنی حالا که تو پشت میزی

از ما بالاتری یعنی تو گشنه نیستی؟

طوری صحبت می کنی انگار که داری ،

الان تراولاتو می کنی پشت نویسی

خیلی شده یه جوون جلوی تو ظاهر بشه

یه جوون تحصیل کرده که مسافر کشه

این همه سال زحمت کشیده واسه کاری

که فردا با روی سفید بره خواستگاری

دیگه خودتم می دونی اینه گفته ی عقل

باید با پول بشینی سر سفره عقد

و توی پول چیزی به اسم وفا گمه

گذشت وقتی که می گفتند مهم تفاهمه

فقر از در بیاد تو همه چیزو خراب میکنه

بعد عشق از پنجره فرار میکنه

باغت آباد منو درکم کن

نگو جلو راه وایسادی آقا حرکت ؟

منو داری میبینی که از این زمونه سیرم از همه جا بریدم و یه جوون پیرم

کوله بارم رو میبندم و شبونه میرم به خاطر تو دیگه کارم تمومه بیرحم

 منو داری میبینی که از این زمونه سیرم از همه جا بریدم و یه جوون پیرم

کوله بارم رو میبندم و شبونه میرم به خاطر تو دیگه کارم تمومه بیرحم

حسين بازدید : 127 یکشنبه 1393/02/14 نظرات (0)

 

ياس – درد و دل

 


ميدونی

يه حرفايى هست كه ممكنه آدم روش نشه بزنه

....ولی اگه تو دلت بمونه یه عقده میشه بیا با هم درد و دل کنیم

این قصه ی منه

زنگ مدرسه خورد همه كتابو دفتر

رو جمع كردن و واسه ادامه رفتن

همه شاد از اینکه حالا برن خونه

خوب چيزى نيست كه اونارو برنجونه

ولى خونه واسه من بود طور ديگه

ياس داستانشو اگه بتونه ميگه

تودلم به همكلاسيام گفتم خوش بحالت

هميشه اثاث ماها بوده پشت وانت

تو بايد الان برى تكاليفو بنويسيو

بعد بشيني به تماشاى تلويزيون

بابا سر شام به بچش بنازه پس

فردا تو سر حالى سر كلاس درس

ولى من نميخوام كه برم خونه

واسه چى برم حالا كه دلم خونه

وقتى که دردا منو دوره کردن

مثل طناب دار پیچیدن به دوره گردن

من خيلى تنهام تو دلم خيلى حرفا

مى خونم من از دردا بيا غمو از دلم بردار

من خيلى تنهام تو دلم خيلى حرفا

مى خونم من از دردا بيا غمو از دلم بردار

 

میشینم فکر میکنم و به خودم میگم آیا

داستان من بدتر نبود از بینوایان؟

قصه ى روز فرار ما به يه شهر مرزى

تو اتاق بى چراغ و يه شمع قرضى

تو خونه اى که از بیمارى مادر تب کرد

و پول دارو نبود یعنى باید صبر کرد؟

تا كى؟ كى به داد اين حس برسه؟

وجود من پر از درد استرسه

هر چى داد فرياد زدمو هر چى اشك

انگار صدام مى پیچید به خودم بر مى گشت

تو خونه و خیابون حتى هنگام درس

توى فكر اينكه فردا دم زندان قصر

چطور باید هشت ساعتو بکوب بشینم

تا بابامو من از پشت شيشه يه ربع ببينم

مهم نبود زندگى بكنم با نون خشك

مهم اينه كودكى منو قانون كشت

من خيلى تنهام تو دلم خيلى حرفا

مى خونم من از دردا بيا غمو از دلم بردار

من تنهام تو دلم حرفا

مى خونم از دردا بيا غمو از دلم بردار

نمیخواى بميرى شيرينى جون آدمه

دلیل من واسه ى زندگى خونوادمه

خونواده اى که روز خوشي نداشتن

خواستن ولى دشمنا نذاشتن

نترس خدا تورو واسه درد انتخاب كنه

چون اين دردا قبلآ روى ياس امتحان شده

واسه خدا بودم مثل موش آزمايشگاه

نتيجه ها روبرو شده باز با اشكال

مشكلاتى كه ميخونم تا یه گوشه ى دردم

جبران شه نميخوام دنبال سوژه بگردم

سوژه زندگيمه كه من شدم يه سره ويران

ولى مهم اينه هنوز هستم پسر ایران

آره كمر من زير اين بار خميده شد

ولى قدرتى توی وجودم دميده شد

من به آیندهاى روشنم اعتقاد دارم

چون كه آيندهائن که به من اعتماد دارن

من خيلى تنهام تو دلم خيلى حرفا

مى خونم من از دردا بيا غمو از دلم بردار

من خيلى تنهام ....نترس خدا تورو واسه درد انتخاب کنه

چون این دردا قبلا روی یاس امتحان شده

شاید بگی که یاس همه حرفاش شعاره

ولی به خدا روزای خوبم انگشت شماره ...

حسين بازدید : 164 شنبه 1393/02/13 نظرات (0)

 

ياس – دفترم دستمه

 


[ياس]

دفترم دستمه

حرف من از غمه

رفته ازم همه

همهمه چون که تفرقه سر در

دفتر هر کسه

يکي از بس که پول در دسترسش هست ازش سر مسته

يکي هم مثل ما

صد دفعه من در حسرت مزمزه

پول شدم وسوسه

چه سخته که وقت يه بنده بگرده

يه درده يه رنجه که مردم بگن که

به من چه؟

هرچه زدم مثل بچه من ضجه به هيچ وجه

نميرفت به خرج يه زن يا يه مرد که

حرف دل منو بشنوه حتي يه لحظه

به محض شنفتن حرفاي گفتم

به فکر يه ترفند ، دقت ميکنن به نکته حرفم

که نقطه ضعفم

پيدا کنن و با طرح يه نقشه ضربتي نابودم کنن


‌]
گرين هوس افكت‍‍‌[

***********

***********

***********

***********

***********

***********

***********


[ياس]

يا...يا

خوابم

از صداي موزيک بيدارم

نميدونم چيکار کنم ولي انگار هدفي دارم

شبا بيدارم مشابه زندگي تنگ

كلاهي دارم به سر كه در آن گم شدم

مادري ، مادري به فكر خود

پدري ، پدري كه در زندگي خود ، كار خود

دوستي داشتم مثل يه برادر بود

دوستي داشتم مثل يه پرنده بود

كه پارسال به آسمان رفت

دلي دارم مثل يه گل پژمرده

كه نميدانم چي ميخواهم ولي انگار دنيا را ميخواهم

تا اشك هايم يخ زده است

دلم چيزي ميخواهد مثل يك آتش

آتشي كه اشكهام را آب كند

هر درختي ريشه اي دارد ، ريشهء من كجاست؟!

حسين بازدید : 138 شنبه 1393/02/13 نظرات (0)

 

ياس – چه روزاي سختي رفت

 


کسی چه می دونه از فردا؟

پس الان ، هدفونتو بردار

هفت بار ، هشت بار ، بگم از دردام

الان

از خواب ، برپا

دریاب اشکام ، حرفام

سنگ صبورم آهنگ

من از درد درونم با غم خوانم

درد دلم با تو بشنو

چند جمله بگم با تو

 

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت ، غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشکلات ما همیشه در کمین بود

در هر قدم یک دشمن

من از ترس اعتماد رو در خودم کشتم

با خشونت به من می گفتن خوش اومد

منم از این رفتارها خونم به جوش اومد

ما دیگه همه چی رو از دست داده بودیم

سرمون کلاه رفت ، ما چه ساده بودیم

به یاد روز می افتم که با دستبند

بابای خوبم رو می گرفتن از من

پس من رسما تنها شدم

از غم خلوت کردم با خودم

چیزی که درد آورد اون روزا قلب ماها رو

که اونا آوردن حکم جلب بابا رو

هر چی ازشون ، وقت خواستم من

می گفتن" نه "، ناز کردن

ورشکسته شدیم ، آره

کار خدا بود اون همه چک رو پاس کردن

 

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشکلات ما همیشه در کمین بود

 

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشکلات ما همیشه در کمین بود

 

بقیه رو ادامه میدم من الان سریع

یه پای ما خونه بود و یه پا کلانتری

ما هم ساکت نبودیم آره بنابراین

فکر نکنی که ما هم پسر پیامبریم

یکی از طلب کارا رو که خیلی لجنه

تو خلوت رفتم بالا سرش مثل اجل معلق

فکر نکنی یاس هست مولکولی بیرحم

بچه های شما ازم الگو میگیرن

قاضی گفت چقدره طلبت ؟

گفت : هفت هشت تومن

خواستم با دستام بگیرم و خفه ش کنم

آره حرص ، بغض ، حس یه عقده

یه نقطه تو قلبم ، نقطه ی سوخته

چهارده پونزده ساله بودم تو همین مرزا

با طلب کارا حساب کردم تومنی پنج زار

یه کمی اعصاب ، راحت شد قرضا

رو دادیم از چکا پاره کردیم امضارو

فکر نکن بدبختیا رو من پیچیدمشون

از اون دور من سختیا رو میدیدمشون

و پیشرفت دور شد چقدر طنابش

بابا گفت دست بالا ببر پناه بهش

 

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشکلات ما همیشه در کمین بود

 

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشکلات ما همیشه در کمین بود

 

جیبامون پاک تر بود از قلب نوزاد

که پولی نمونده بود حتی دو زار

یه ماشین داشتیم از دار دنیا

که اونم رفت و شد مال دزدا

به صاحب خونه با ترس گفتیم اجازه بشینیم؟

چه سخت بود دوران اجاره نشینی

خودمو کشیدم بیرون حالا از ته گل

دارم می خونم برای شما از ته دل

وقتی همه سرمستن با عرق و ودکا

من در دستمه ورق و خودکار

رشد نکردم مثل علف هرز

پشت نکردم من به هدف سبز

انتظار کمک ندارم من از قرض الحسنه

کمک؟!!!!...هه

کمک یه ضرب المثله

از گفتن حرف " بله قربان " بیزارم

پس از الان دستمو رو قرآن میذارم

که به دست هیچ احدی آتو ندم

اگه تو بدی بلدی ، منم با تو بدم

این مشکل برا من یه تجربه بود

ترجمه شد Hip-Hop که به زبون

 

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشکلات ما همیشه در کمین بود

 

بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد

پدر وقتی رفت غم از در اومد

قبل فوت پدر من اوضاع همین بود

مشکلات ما همیشه در کمین بود

حسين بازدید : 354 شنبه 1393/02/13 نظرات (0)

 

ياس – بي تو ديگه نه اصلا

 


بی تو دیگه نه اصلا...یاس

یا...آمین

بی تو دیگه نه اصلا...یا

آمین....یا

بی تو دیگه نه اصلا....بی تو دیگه نه اصلا

یا...یا

قایم نمیکنم ازت رازی

اینو بدون خوشم نمیاد من از بازی

خوب سر تا پای منو کن وراندازی

بشناس منو بدون منم یـــــاس

دستتو بده بدون منم با تو

تقسیم کن با من هدف هاتو

اگه دارم منم این همه طرفدار

واسه اینه منم مثل تو هدف دار

پس تو ، دستو ، بده به من

ببند تو قلبو به دل من

بیا که دل من ، واسه تو میکنه تاپ تاپ

که چند لحظه ی دیگه بیرون آفتاب

تا نشده خسته حنجرم

بیا با غم کنیم دست و پنجه نرم

بگو اون کیه که بسته پنجرت

یاس واسه بدخوات هست شکنجه گر

می شنوم ، صدای نفس هاتو

متنفر هستم حالا من از خواب

اگه با تو باشم چه سخته خواب

نیاز من به تو ، نیاز درخت به آب

بیا

با تو بی تو دیگه نه اصلا

که یاس بی تو میگه من خستم

پس تو ، دستو ، بده به من

ببند تو قلبو به دل من

بگو

با تو بی تو دیگه نه اصلا

که یاس بی تو میگه من خستم

تو

پس تو ، دستو ، بده به من

ببند تو قلبو به دل من

بیا

درخواستی از تو

پس واستی حتما

امیدوارم که نبینی کم کاستی از من

صدها بار گفتم باز میگم

حالا دیگه خود دانی چون من راست میگم

این همه خوشكلا دارن از یاس میگن

ولی من ، واسه ی تو وسواسیم

که وایسادم جلوی تو دست باز جیگر

بیا تو بغلم جای ما تو ابراست دیگه

اگه دعواست ، که واسه فرداست دیگه

اینو کسی که دیگه بی تو یه تنهاست میگه

با منی ، تو دل همه بلواست

چشا شور تر از نمک دریاست

آخه الماس منی ، واسه منی

تو دوتا بال ، واسه ی پرواز منی

واسه ی موندن و رفتن آره در بازه

ولی تو حالا که دوست دارم بی اندازه

نری تو ، احساس و خواست و راز منی تو

ناز منی تو ، شانس منی تو

توی قمار زندگی آس منی تو

تو روزها شبها با ما سپری کن

با تو بی تو دیگه نه اصلا

یاس بی تو میگه من خستم

تو

پس تو ، دستو ، بده به من

ببند تو قلبو به دل مـــن

با تو بی تو دیگه نه اصلا

که یاس بی تو میگه من خستم

پس تو ، دستو ، بده به من

ببند تو قلبو به دل من

بگو

با تو بی تو دیگه نه اصلا

که یاس بی تو میگه من خستم

تو

پس تو ، دستو ، بده به من

ببند تو قلبو به دل من

بیا

چشَم بسته ست و لبام بازه

چفت بشن لبام به لبای نازت

پاره کردم چند پیراهن بیشتر

قوی ترم از صد تیر آهن هیجده

ولی تـــوی زندگی تو وقت سختی

تو وقتی هستی ، ترسی پس نیست

بد جوری منو تحت تاثیر

قرار دادی تونستی سوژه ی بحث من شی

بـــله وقتی ، که سختی کم نیست

هیچکس دیگه نزدیکم نیست

من میگم کیست که متقابلا

با حرفای قشنگش ، کنه متقاعدم

حرفات قشنگه خوب تویی اون کس

که می خواد بمونه با من ، تویی اون پس

با تو بی تو دیگه نه اصلا

یاس بی تو میگه من خستم

بیا

با تو بی تو دیگه نه اصلا

که یاس بی تو میگه من خستم

تو

پس تو ، دستو ، بده به من

ببند تو قلبو به دل من

بگو

با تو بی تو دیگه نه اصلا

که یاس بی تو میگه من خستم

تو

پس تو ، دستو بده به من

ببند تو قلبو به دل من

با تو بی تو دیگه نه اصلا

که یاس بی تو میگه من خستم

پس تو ، دستو بده به من

ببند تو قلبو...

يا ... بگو

با تو بی تو ديگه نه اصلا

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
در اين سايت تكست هاي اشعار رپ قرار داده شده تا شنوندگان بفهمن كه چي گوش ميدن
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 360
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 19
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 90
  • آی پی دیروز : 107
  • بازدید امروز : 207
  • باردید دیروز : 156
  • گوگل امروز : 35
  • گوگل دیروز : 71
  • بازدید هفته : 481
  • بازدید ماه : 3,733
  • بازدید سال : 39,423
  • بازدید کلی : 406,036