ياس و سيروان خسروي و زانيار – تو مريضي
[سيروان]
سيروان ... ياس ... زانيار
تو نميتوني تو دنيات
عاشق کسي بموني
حتي ياد تو ندادن
سر وعده هات بموني
تو مريضي وقتي که
عشقو تو دلت باور نداري
هرکي عاشق تو باشه
دوست داري تنهاش بزاري
تو مريضي
[زانيار]
تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
تومريضي ، آره يه مريض بي اراده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده
[ياس]
واسه رفع درد زخم قلب خستم
دست سرد نحستو وردار از رو دستم
چه پست رذلي هستي اصلا
شست دست راست من ميگه
ديگه با من نيستي
ريسکه بخوام با تو باشم
مگه ديوونم که دعوا کنم
از صبح تا شب؟
اونم با کي؟
با تو يه آدم ناتو؟
بابا جمع کن و برو راتو
يادته روزايي که من تو هر لحظم
به تو گفتم بي تو ديگه نه اصلا؟
ولي حالا رسيدم به مرز سکته
پس ديگه نميکنم من يه لحظه فکرت
توي عشق من ردي
تو واسه پيشرفت من سدي
حالا که اين همه باهام ضدي
بکش کنار بزار باد بياد
بعدي
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده
[سيروان]
واسه تو علت نداره
عشق و احساس و خيانت
زندگيت يه عنکبوته
همش از روي عادت
جلوي آينه نميري
ببيني ازت چي مونده
ميدونم يه نفر مثل خودت
تو رو سوزونده
تو مريضي
[زانيار]
تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده
[سيوان]
تو مريضي
[زانيار]
اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
تو مريضي آره يه مريض بي اراده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده
[ياس]
بگو چطور به تو بگم بسته ديگه
از دستت حالا شدم خسته ديگه
من دل شکسته شدم ز دستت
حالا من يه حرفي دارم بگم بهت
من حتي وقتي پر از
درد و رنج و پر از سختي بودم
تنها بودم من با درد خودم
نخواستم با تو همدردي کنم
يادته روزايي که من تو هر لحظم
به تو گفتم بي تو ديگه نه اصلا؟
ولي حالا رسيدم به مرز سکته
پس ديگه نميکنم من يه لحظه فکرت
امروز تو تقويم علامت گذاشتم
پاک کردم من کينه اي که از تو داشتم
آره پس تو باش با همون عشق جديدت
ولي متاسفم برات عشوه نديده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
تو مريضي ، آره يه مريض بي اراده
[سيروان]
تو مريضي
[زانيار]
اون که قلبشو دست هيچ کسي نداده
[سيروان]
تو مريضي...تو مريضي
تو مريضي...تو مريضي
تو مريضي