ياس و ساسان – برو
[ساسان]
منو عاشق نگات کردي چرا؟
چرا خواستي بشکنم با يک نگاه؟
کاري کردي بمونم به پاي تو
چجوري مي شه بهت بگم برو
..برو .. برو .. برو ... برو
..برو .. برو .. برو ..برو ..برو
آخه من خيلي کوچيکم پيش تو
خيلي کمترم از اون آتيش تو
دارم اذيت ميشم هر روز خوشکلم
پاتو بردار ديگه مرده اين دلم
..برو.. برو.. برو... برو
..برو.. برو.. برو..برو..برو
پاي معرفت نذار هر چي که هست
مگه ميشه دلتو يه روز شکست؟
من بدم تو خوب خوبي مي دونم
گله اي نيست اگه دارم مي خونم
من گناهم اينه عاشقت شدم
خيلي ناراحتم از دست خودم
ما که گفتيم تو از عشق ما سري
پس چرا بازم داري دل مي بري
..برو.. برو.. برو... برو
..برو.. برو.. برو..برو..برو
[ياس]
تپش قلب من واسه تو هست و بود
هنوزم دلم مي خواد ببرم دست تو موت
پس از ورود تو نفس ربوده شد ازم
تو بودي که ازت سرودم
ولي رفتي تو دادي ترجيح اونو
تو بگو از چي تو ناراحتي از پيش من رفتي؟
يعني همه اونا تو مستي بود
که مي گفتي تا آخرش با من هستي تو؟
هه
ما هم يک خدايي داريم اينو بدون
اگه تو قصد جدايي داري اينو بدون
يـــــــــــــاس
هميشه نشسته چشم به رات
دلش تنگه واسه اون عشوه هات
هرچي خواستي تو گفتم چشم بيا
مي دونستم کي غرق ميشه کشتي ها
ولي جواب چي بود (هه)دستت درد نکنه
اميدوارم که رغيب پستفطرت ندونه
[ساسان]
..برو.. برو.. برو... برو
......برو.. برو.. برو..برو..برو