پيشرو – سكوت
اينترو :
ميگن همه چه خوبه
شيطان هيچ تسلطي بر من نداره
من دنياي آبي خودمو نقاشي ميکنم و کاري به کسي هم ندارم
نه .. فقط سايه مو دنبال نکن ! هيچ وقت
کروس :
چرا خيلي ها نا اميدن ؟؟ / من تو لحظات کمبودت با تو ميشم
اون که بد بود و نارو ميزد باد و ميزد / آينه ي زندگيتو بکن صاف و بي خط
نگو خيلي ها نا اميدن / من تو لحظات کمبودت با تو ميشم
اون که بد بود و نارو ميزد بادو ميزد / آينه ي زندگيتو بکن صاف و بي خط
ورس 1:
نميمونيم زير ديوار
نور هنوز تو آسمونه خدا به هممون ميگه بيا
اين که يکي زياد يکي کم
خودت ميخواي بشي در
سفيديا سفيدن ببينم
اووو با خودت چي کار کردي؟
تا چند وقت ديگه نور خورشيد ميره مياد سردي
بي خود بيراه رفتي
تو آدمي از اينجا شروع کن زندگي بي حالت ني
زمين يه مدرسه اس با معرفت
بي دردسري تو توش با قلب سبز
اما سنگامون ميشن در قلبت تنگ
امروزو ببين از آينده بعد بترس
ماماااان برام کاراي زيادي کرد مرسي
با تو وجود سياهي ام ترکيد
نگاتيو عکسا زياد ميشن قيچي
ديگه با خدام برام بيماري هم عيب ني
کروس :
چرا خيلي ها نا اميدن ؟؟ / من تو لحظات کمبودت با تو ميشم
اون که بد بود و نارو ميزد باد و ميزد / آينه ي زندگيتو بکن صاف و بي خط
نگو خيلي ها نا اميدن / من تو لحظات کمبودت با تو ميشم
اون که بد بود و نارو ميزد بادو ميزد / آينه ي زندگيتو بکن صاف و بي خط
ورس 2 :
يه کم دورتر از بالاي کوه من
حرف ميزنم بگو کي اونا رو گوش کرد ؟
آدماي هوشمند که پوشک نمي بندن و خوبن دوست سکوتن
جلو سقوطمو گرفتن و دورتر
گفتن بايد بي کدورت از غروب عبور کرد
غولاي آهنين زيادن تو دنيا
منم بدی های رو جا ميندازم تو گودال و ماه
نمي نويسم و تو حبابم نيستم
چرا روح من دست و پا زده انقد ؟
تو لجن جسم
يعني باور کنم که دنيا قشنگه تو قفس چشم؟
بري بسازي يه جزيره بغل قشم
مزنه ي دنيا رم بدي هرس کشت
اراده کرد ديگه زندگي شده باب من واقعا
ستاره ها رو لمس مي کنم هنگام شب
کروس :
چرا خيلي ها نا اميدن ؟؟ / من تو لحظات کمبودت با تو ميشم
اون که بد بود و نارو ميزد باد و ميزد / آينه ي زندگيتو بکن صاف و بي خط
نگو خيلي ها نا اميدن / من تو لحظات کمبودت با تو ميشم
اون که بد بود و نارو ميزد بادو ميزد / آينه ي زندگيتو بکن صاف و بي خط
ورس 3 :
ميخوام اسير سکوت نشي
نري ورقاتو پاره کني حرفاتو بروز ندي
نيمکتا کهنه ميشن و سر همون سقف
آدماي پارسال واي نميسن
نه تابعي هست نه عابري مرد
من ميخوام خيابوناي واقعي تر
خريدار ترکاي دستم هستي ؟
نه .. تو هم مثل همه اونا غلط کردي
اين نيز بگذرد يه روز نوه هامو مي بينم
خاندانم همه جا رو ميگيرن
همه ي رفيقام دوستاي خدان
ما هم ميشينيم شب و روز پاي دعا
اما با دستا نه با افکارم
تو درسا ميکشم هر ساعت ساعت
در راه دوست بايد شايد کارد زد
بيداريم تا بکنن ما رم باور
اوترو :
هر چي ميخواي تصور کن ... مال توئه
فقط بد نباش