پيشرو و سوگند – راه نجات
ورس1 : پيشرو
امروز تصميمي گرفتم / پس از چيزي نوشتم
که تو دنياي من نيست / روياي رنگي نيست
تو بيمارستان بخش گلهاي غمگين / افرادي که ميترسن برن سراغ تقويم
مردي منو صدا زد شروع کرد به گريه / انگار منو شناخته بود شروع کرد به قصه گفتن
گفت هرکاري کردم زنم بمونه زنده / يه هفته ي ديگه مهمون زندون زشت اينجاست
تمام زندگيمو فروختم به عشقش / بهترين نطفرو داشت رو داشت بهترين مادر بود
وقتي باهم بيرون رفتيم از در اون محيط / چشماي من دومين همسر اون رو ديد
اونا داشتن ميرفتن به گورستون / جلوي من بحثشون شد سر پول گور خالي
زنش از پنجره زُِل زده بود رو به پايين / مرد اونو نگاه کرد و رفتش توي ماشين
كروس : سوگند
وقتي چشات باز بازه / نميتوني ببيني يه راه تازه
وقتي تاريکي تو راهت باشه / ميبيني روزاتو تو ماه کامل
جاده ي ماه به آفتاب / نجاته و تنها راه به بالاس
ميرسي به نور کامل / اگه دستاي تو باشه باهاش
ورس2 : پيشرو
خيلي آروم برگشتم به طبقه ي بالا / اونجا شلوغ شده بود با عربده ي تارا
سعي کردم جمعيتو پراکنده کنم / بهم گفت آرزوهاي من برآورده شدن
بچمو که دادمش به پرورشگاه / همسرمم تنهام گذاشت بخاطر چند خط اشکال
بخاطر ترحم رضا اينجا اومدن نويد / از وقتي مريض بودم شدم تو بدنش غريب
هيچوقت از ديدن غروب نميترسيدم / رفت به سمت پرستارا گفت ميبخشيدم
وقتي گفتن آره ، اولين بار خنديد / گفت زندگي منو برد با کمترين نامردي
هم درکش ميکردم هم درکش نميکردم / باخودم گفتم چيزي از دردش نميفهمم
اما ايمانو ميشناسم اميدو ميشناسم / شايد من بتونم نجاتش بدم با اين باور
که خداوندي هست مهربونتر از تصور / از اون شب کتاب مقدس اونجا ورق خورد
اوضاع تقريبا عوض شد ، اون ايمانو ميفهميد / صبحا صورتشو آرايش ميکرد و ميخنديد
كروس : سوگند
وقتي چشات باز بازه / نميتوني ببيني يه راه تازه
وقتي تاريکي تو راهت باشه / ميبيني روزاتو تو ماه کامل
جاده ي ماه به آفتاب / نجاته و تنها راه به بالاس
ميرسي به نور کامل / اگه دستاي تو باشه باهاش
اوترو:
پيشرو:
صورتشو آرايش ميکردو ميخنديد
من آخر قصه رو ميسپرم به تو ، بنظرت کسي که ايمان داشته باشه چه بلايي سرش مياد؟ آيا ميميره؟ نه ، اونيکه ايمان داره هميشه زندس ، هميشه
سوگند:
اي خداوند ، اي خداي زنده ، تورو شکرت ميکنم امروز ، بخاطر وجودت ، بخاطر ايني که اگر زمين افتادم تو منو بلند کردي اي خداوند ، اگر نااميد بودم ، تو اميدم بودي اي پدر ، مرسي که هستي اي خداوند ، تا ابد..
كروس : سوگند
وقتي چشات باز بازه / نميتوني ببيني يه راه تازه
وقتي تاريکي تو راهت باشه / ميبيني روزاتو تو ماه کامل
جاده ي ماه به آفتاب / نجاته و تنها راه به بالاس
ميرسي به نور کامل / اگه دستاي تو باشه باهاش