loading...
رپنوشت
به رپنوشت خوش آمديد

Wellcome to

ap Nevesht.irR

رپنوشت ؛ سايت اشعار موسيقي رپ فارسي

فعلا در حال تكميل آرشيو هستيم
اين وبسايت را در تاريخ 10 ارديبهشت 93 و براي كمك به شما و بالابردن سطح موسيقي رپ فارسي تاسيس كرديم.. بنابر اين شما هم انتقادات و پيشنهادات خود را با ما در ميان بگذاريد
ما سعي بر اين داريم كه نوشته هاي سايت كامل و بدون مشكل باشند.. در صورت ديدن هرگونه مشكل آن را به ما اطلاع دهيد

حسين بازدید : 155 دوشنبه 1393/02/15 نظرات (0)

 

پيشرو – جهنم ساكت

 


اینجا چی کار داری؟ لعنتی اینجا چی میخوای..نمیبینی من چه شکلیم؟ لعنتی اینجا جهنمه برو...برگرد

اینجا بهاره ولی برگ درختا زردن

اینجا جهنم ساکته نیا برگرد

زندگی با آدم نماها چشمامو تر کرد

جنایتو خونریزی داره ادامه هر شب

بیا اینجا هوا واسه نفس کشیدن هستش

اما اگه چشماتو باز کنی نمیشه بستش

بذار بگم جهنم ساکته اسم شهر من

روزا آرومه ولی شبا فکر مرگتن

کسی اینجا نمیادش به جنگ تن به تن

باید دنبال یه پناه بگردی دربه در

نمیشه که زندگی بکنی بی دردسر

تو هم باید بجنگی با هوای سرد شب

همه آدم نما اَنو انسان نیستن

دست تقدیر نی انگار زیستن

پشت صداقت همه پنهان میشن

سوختم چه فایده التیام دیگر


فراریم همیشه از سایه های شب

تو میتونی ببینی از ردپای من

تو اینجا باید بسازی با هوای بد

تا زنده ای تو جهنم باید من بگم

فراریم همیشه از سایه های شب

تو میتونی ببینی از ردپای من

تو اینجا باید بسازی با هوای بد

تا زنده ای تو جهنم باید من بگم


آدما چه قدر بدن قلم برو جلو بنویس

تا چشمای تو هم مثل چشمای من بشه خیس

خاکستر این جهنم تا موهای منو سفید

نکنه اینجا میمونم به فرشته ها بگید

اینو یکی هنوزم زنده مونده تا که بخونه

بگین داد بزنن تا حتی خدا هم بدونه

من اینجا دنبال زندگی میگردم فقط همین

 ولی تو بودی که زخمای دلم رو خط زدی

خدا میدونی من چرا شدم بیمار روانی؟

چون روح سفید دادیو بیدار سیاهی

خیلی بیشتر از اون چیزی رو که دارمو میبازم

زندگی آیندمو مینالمو میسازم

قدرت قدم برداشتن به سمتتو رو ندارم

خدا میخوام ببینمت چراحقش رو ندارم

اینجا همه دارن میمیرن تو خزون زندگی

خدا میخوام بهم بگی دیگه تمومه تشنگی


فراریم همیشه از سایه های شب

تو میتونی ببینی از ردپای من

تو اینجا باید بسازی با هوای بد

تا زنده ای تو جهنم باید من بگم

فراریم همیشه از سایه های شب

تو میتونی ببینی از ردپای من

تو اینجا باید بسازی با هوای بد

تا زنده ای تو جهنم باید من بگم


چرا وقتی چشمامو رو هم میذارم نمیتونم

یه لحظه آروم بمونمو اینو نمیدونم

که باید دوباره کابوس اینجا رو ببینم؟

واسه همینه میخوام دست خدا رو بگیرم

آخه هر چی بیشتر دشمن داشته باشم بیدارتر

نسبت به زندگی میشم که منو بیمار کرد

مگه میشه دورنگی ها را ندیدو عشقی

 که تو وجود همست نباشه پلیدو مشکی

عقاید من عواطف خشنو دوستانست

حقایق منو حتی دشمنا گوش دادن

خدا فقط تو یکی موندی که جوابی ندادی

نکنه میخوای بهم بگی هوامو نداری

اتفاقاً اینو میدونم که اینا رو میخونم

آره توقعم از تو خیلی زیاده میدونم

که جهنم این دنیا را با آدمای بدش

 واسه ی همیشه بیا و تبدیل کن به بهشت


فراریم همیشه از سایه های شب

تو میتونی ببینی از ردپای من

تو اینجا باید بسازی با هوای بد

تا زنده ای تو جهنم باید من بگم

فراریم همیشه از سایه های شب

تو میتونی ببینی از ردپای من

تو اینجا باید بسازی با هوای بد

تا زنده ای تو جهنم باید من بگم

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
در اين سايت تكست هاي اشعار رپ قرار داده شده تا شنوندگان بفهمن كه چي گوش ميدن
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 360
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 39
  • آی پی دیروز : 106
  • بازدید امروز : 60
  • باردید دیروز : 139
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 33
  • بازدید هفته : 868
  • بازدید ماه : 4,120
  • بازدید سال : 39,810
  • بازدید کلی : 406,423