پيشرو و اوج و بيگ بوي – انبوه جاودانه ها

:: پيشرو ::

ما فرمانرواي درياها هستيم،ما براي روشنايي هستيم و خواهيم بود

ما براي زلال کردن آمديم

همراهه ما بيا

:: پيشرو ::

از عرشه ي کشتي تا اينجا ماوراي آبو شناختيم/دوست داريم با سفيدا باشيم ميگي چي بوده راز معماریت

اگه بشه بجا توبه تو من گفت

با تو یکی شد و شد غم بام

ميگي سنبله صدا تو تن کن/چه قشنگ شده شعرامو رنگ کن

هميشه عاشقتم،وايميسي جلو راه ستم/من و زندگي ناقص من و نا خدا ديوونه جاهل و مست

کاراي باطنو من ميدم هديه بت کامل و مهو/ يه راه بلند, دست بده جاي جنگ با يه کلنگ

کوروس: :: پيشرو ::

بهترين،بگذريم،خواستم امشب اين اهنگو بشنويم

این بهترين،بگذريم،خواستم امشب اين اهنگو بشنويم

:: پيشرو ::

انبوه جاودانه ها ميگه درون ما فال ماست/درون ما جام نابه پس کوچ آه ناله هاست

کوروس: :: اوج ::

ببين نورو مشکلاتو دور کن زندگي رو بو کن

اگه ميخاي بگير اونو نگاه کن به بيرونو خورشيد

حالا تو بردي حالا تو بردي  حالا

ببين نورو مشکلاتو دور کن زندگي رو بو کن

اگه ميخواي بگير اونو نگاه کن به بيرونو خورشيد حالا تو بردي حالا تو بردي حالا

:: پيشرو ::

مثل ما باش و بين همه باش رو لبه ماهه کلماته سره پا

قصه ها باز شد بین همه راه

تو رگ مائه كلمات رپ فارس

تو رگ مائه كلمات رپ فارس

تو رگ مائه.. تو رگ مائه..

:: بيگ بوي ::

ميگن روپات وايسا تو تا بشي مرد

يه ايراني که همه چيز رو واقعي کرد

من نوره خورشيدو از سايه ديدم

اگه بازتابه ديدم باشه آسمانه بي غم ميرم

تو اوج تاريخ و باستانو دينم با خدام پس آسمانو زينت

ديدم مردمي که تو پاسگاه ها گيرن

بي حق دنباله پول آسمانو زيور ميگن

(پيشرو: (از عرشه ي کشتي تا تا اينجا ماوراي آبو شناختيم))

هيچي نديديم تو ريسکي زميني تو ليسته آدمهام يه توريستي پليديم

به تو گفتم من سره حرفو از صبح مستو بت يه زره بر خورد

پس بلند شو حرکت کن،تا خدا هم وا کنه درهاي برکت رو

،تا خدا هم واکنه درهاي برکترو،تا خدا هم وا کنه درهاي برکت رو

کوروس: :: پيشرو ::

بهترين،بگذريم،خواستم امشب اين اهنگو بشنويم

این بهترين،بگذريم،خواستم امشب اين اهنگو بشنويم

انبوه جاودانه ها ميگه درون ما فال ماست/درونه ما جام نابه پس کوچه آه ناله هاست

پيشرو و بيگ بوي – راهنما

:: پيشرو ::
شب های زیادی گذشت و ما نخوابیدیم
تو تو سرازیری تنها میری
تو سربالایی همه با تو بودن

:: بيگ بوي ::
یه نگاه می ندازم به پرچمم
همون پرچمی که همه می کردن زیرش مسخرم
سختیام گذشت سوختم و ساختم
شب و تنهایی قلم بود همرازم
رسید جایی که دیگه من شیرین ترین تلخیو
ساختم و خط زدم از زندگیم تلخی رو
قدرتمو رو کردم همه تو صفن
نشم دورتر از سه رنگ تا
رژه ی کلماتو ببینی تو ارتش قافیه
حتی یه کلمه هم ازم مست (!) بشی کافیه
می فهمی خودت این کلماتم معجزه
می کنه وقتشه ایمان بیاری تو بهم
بعده چهار سال که تو دلت
به من خوش و منم خوش که صب بشه
از تاریکی دراومد (!) دیگه صومعه
تعطیل بشه خدا ببینم کنج دل

:: پيشرو ::
شب های زیادی گذشت و ما نخوابیدیم
تو تو سرازیری تنها میری
تو سربالایی همه با تو بودن
این سوالو چطو جواب میدی

:: بيگ بوي ::
توی این وضعیت این نصیحتو داشته باش
می دونم آدمای دورت بیشتر میشن
ولی من نیستم بی شک از این چیزا سیرم دیدم
از آدمایی که مثه من میگن بیگن
اینم میگم من خارق العاده نیستم
ولی فهمیدم حرف خالقو لایق زیستم
فقط خواستم با قدرتم شورش کنم
زندگی شیرین تو رو من شورش کنم
بودش بلند دیوار دورم
ولی فهمیدم باید اونو خاک و پودرش کنم
بشم راهنمای نسلم
زندگیو کش ندم و همیشه تازه باشه حرفم
از خودم بگذرم و برای تو سایبان غم میشم
این واسه ی اون وریا بده بشنون
می خوام دنیا رو بکنم به رنگ کشورم

:: پيشرو ::
شب های زیادی گذشت و ما نخوابیدیم
تو تو سرازیری تنها میری
تو سربالایی همه با تو بودن
این سوالو چطو جواب میدی

:: بيگ بوي ::
آ... آره هه ما راهنمای نسلتونیم.. آ..
بیگ بوی و پیشرو هه هه هه
این سوالو چطو جواب میدی!؟ ها!؟
تهران
بیا
هه هه
آهنگساز بیگ بویه

:: پيشرو ::
شب های زیادی گذشت و ما نخوابیدیم
تو تو سرازیری تنها میری
تو سربالایی همه با تو بودن
این سوالو چطو جواب میدی