پيشرو – اي كاش
اينترو
جنگ ها ، ميانو ميرن ، اما اين سربازهاي ماان که جاودان ميمونن
بنام آزادي ، به نام خون.. اي كاش...
ورس1
اي کاش دستاي ما تو دستاي هم بود / دنيارو ميگرفتيم طي چندروز
کسي با نقاب سياه دنبالت نبود امشب / دل من گرفته بدجور ، اومده خم رو ابرو
درختا خشکن مث زندگي مردم / بين ابرا جنگه ميارن انرژي برقو
دارن آماده ميکنن غول فلزي جنگو / تا تو سوز روسيه بريم با دست پا رو مين
تلاش ميکنن برسيم به مرگ و نابودي / بمونيم سرجامون ميخ ، همه نابوديم
بدون مادر نميخورن بچه هامون شير / بدون پدر غمگينيم تو شب باروني
خدايا من عاشق آرامش اسمتم / به آرامش اسمت قسم همه خوابيديم
بچه هامون مردن قهرماني نيس / هممون تو زمستون بعد پاييزيم
كروس
وقتي ساختموناي شهرم در اومد از جاش ، از جاش ، از جاش
ديگه رفيقمو نديدم / رسيدم به جنازه ي غريبش
من ديدم دنيا نابود شد ، چکيدن خون از تن و جنگيدن / تو اين بازي ميکنه ماهارو وحشي تر
ورس2
شده بودم تو برف يه اسکلت بي روح / دنبال گرما بودم با حسي مثل ديروز
سربازا دنبال جسد من بودن / من دنبال دختر گمشدم دستمه عروسک
خودمو نميديدم تو لباس رزم / فکرشو نميکردم که بشنوم صداي جنگ
که گم کنم راهمو تو طبيعت سوخته / منظره ها شروع کنن به جويدن روحت
تو لابلاي درختا دنبال يه تبسم / ميخواي بنويسي بهت ميده خودکارم تنفر
مينويسي از آدماي محتاج تنفس / از خطرات تاريکي دنياي بعد از ظلم
تو توهم ديدن يه ترازوي سالم / يه طرف جنگ يه طرف جهان تويه خوابه
يکي دوست داره که مين در آغوشش باشه / يه نفرم اون مينو برا پولش ساخته
كروس
وقتي ساختموناي شهرم در اومد از جاش ، از جاش ، از جاش
ديگه رفيقمو نديدم / رسيدم به جنازه ي غريبش
من ديدم دنيا نابود شد ، چکيدن خون از تن و جنگيدن / تو اين بازي ميکنه ماهارو وحشي تر
ورس3
چيزي باقي نمونده از عمر زمين / وقتشه فقط به ستاره ها زل بزنيم
نريم تو ژست فکر بکنيم يه خورده عميق / به روزي که جنيني نياد از تو نطفه پديد
بهتره گلارو آب بديم با خون مسيح / و با قلب پاک باشيم منتظر روز بعدي
ميشيم به خونه نزديک / کنار رود زرين.. خلاص ميشيم از قدرت پول رنگي
صحبت سود سنگين فروش اصلحه جنگي / نگاه کن به مزرعه يخ زده ي شمشير
خدا کسي باقي نمونده از قرن هفتم / روزگار گذشت اضافه شد به رنج مردم
تعداد کمي بدست اوردن گنج رنجو / اون تعداد زيادم اوردن هرج و مرجو
چشات اين همه بديو ديد و خسته نشد؟ / چرا گذاشتي اينطور کنن با طعم گندم؟
كروس
وقتي ساختموناي شهرم در اومد از جاش ، از جاش ، از جاش
ديگه رفيقمو نديدم / رسيدم به جنازه ي غريبش
من ديدم دنيا نابود شد ، چکيدن خون از تن و جنگيدن / تو اين بازي ميکنه ماهارو وحشي تر
اوترو
آه ، اينا فقط يه روياي بد بود يه خواب بد ، اميدوارم تعبيرش خوب باشه